2777
2789
عنوان

وای ابروم رفت پیش مادرشوهرم اینا

| مشاهده متن کامل بحث + 2002 بازدید | 65 پست

حق دارین زشت بود واقعا

علامه طباطبایی : ابد در پیش داریم،،،،،برای زندگی دیگران فرشته باشیم😇 نه شیطان😈 ، در پس هر مشورت و نظر ما پشت گوشی ها و در فضای مجازی یک انسان سرشار از احساس نشسته و یک زندگی واقعی داره که با یک جمله یا حتی یک کلمه ما ممکنه تصمیم مهمی بگیره ، سبب از هم پاشیده شدن یک زندگی 💣، از بین رفتن عشق یک زوج 💔، ساختن روزهای تلخ بچه های یک خانواده آسیب دیده 😭 نباشیم.ما نظری میدیم و رد میشیم و به زندگی خودمون میپردازیم یک انسان میمونه و تجزیه و تحلیل حرفهای ما....اشک ها ، شب بیداری ها و تصمیمات مهم.خداوندا مرا آن ده که آن به💫 

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

حتما سرده کاش میبردیش دکتر 

ن از بس کوفت و زهرمار میزنه اینجوره.بیخیال خواهر برای خودش مهم نیست اصلا

 اونقدر ادای آدمهای قوی را در آوردم که خودمم باورم شد قوی ام 😏 هرکی دلش گرفته بود من بودم....هرکی غصه داشت من بودم.....هرکس از عالم و آدم بریده بود من بودم......ولی وقتی نوبت ب خودم رسید.....بازم فقط من بودم و من.....🙂🙂🙂 داشتم با عروسک هام بازی میکردم نفهمیدم کی بزرگ شدم و شونه هام اینقدر قوی شد که این همه غم را به دوش کشیدم و آخ نگفتم🤫  هروقت گفتم خسته ام هیچکس باور نکرد خستگی مو این شد ک خسته شدم از زندگی💔 دلم میخواد یک شب بخوابم و دیگه صبح نشه چون واقعا خستم🖤   من اونقدر زیادی مهربونم که بهم میگن احمق پس برای من از سیاست داشتن نگو آرزوی مرگ کردم مرگ هم یادم نکرد💔یکی از تناقض هایی که توی زندگیم تجربش کردم این بوده که؛دلم واسه یه نفر خیلی تنگ شده بودش ولی دیگه نمیخواستم توی زندگیم باشه.....عجیب بود نبود.....؟؟؟ نامهربانی آتشم زد....آتشم زد💔💔 من کاربر جدید نیستم از زمان اقدس اینجا بودم....دیگه نی نی سایت جذابیت اون موقع ها را نداره  (قول میدم یک روز بشم ناجی همه زنهایی که به اجبار ظاهری همچو کوه داشتند و از درون نابود....) یک روزی که خواستم از سایت برای همیشه برم داستان زندگیمو حتما تعریف میکنم امیدوارم اون روز آخرش باشه ی پایان شیرین نه مثل این ۳۰ سال تلخ💔
آبرو نمیره  اما خجالت آور  مسائل خصوصی رو نباید جار زد وگرنه حرمت خیلی چیزها میریزه

اگه یبار اتفاق بیوفته اصلا خجالت آور نیست.

شایدم همسرشون از دهنش در رفته.

همه آدما اشتباه میکنن.

تـاسیـان `

نه اصلا ابرویی نرفته. اونا هم یه مدت جوون بودن همه این روزا رو گذروندن✓ و اگر پدر و مادر عاقلی باش ...

اصن چرا داریم بزرگش میکنیم🤣🤣

شاید شب جمعه ست میخوان تا صبح فیلم ببینن اونن باب اسفنجی

مگه همه چی رابطه ست 🤣

میشه برای حل شدن مشکلم یه صلوات بفرستید؟اگر فرستادی لایک کن تامنم برات بفرستم دوست خوب من 
اصن چرا داریم بزرگش میکنیم🤣🤣 شاید شب جمعه ست میخوان تا صبح فیلم ببینن اونن باب اسفنجی مگه همه چی ...

درسته.

همه چی رابطه این چیزا نیست.

و اینکه باید اینو بدونیم نیاز طبیعی انسانه!

تـاسیـان `

خیلی چیزا طبیعیه اما لزومی نداره که جلوی بقیه زمانش اعلام بشه😐

پس اونایی که عقد می‌کنند میرن خونه مادر شوهر لنگر میندازن همش با شوهرشون تو‌اتاقن منم ! 

یا جلو پدرشوهرش شوهر اشاره میزنه برو اتاق و دنبال هم‌میرن بازم منم! 


از ما بپرس ک بگوییم درد چیست مشتی صغیر مصلحت عام میکنند🤍 ترومای من این بود ک باید از خودم در برابر کسایی دفاع میکردم ک قرار بود مراقب من باشند

اهان مال همونه معتادا میل جنسی ندارن

اره خاک بر سرشون کاش میل مرگ داشتن راحت میشدم 

 اونقدر ادای آدمهای قوی را در آوردم که خودمم باورم شد قوی ام 😏 هرکی دلش گرفته بود من بودم....هرکی غصه داشت من بودم.....هرکس از عالم و آدم بریده بود من بودم......ولی وقتی نوبت ب خودم رسید.....بازم فقط من بودم و من.....🙂🙂🙂 داشتم با عروسک هام بازی میکردم نفهمیدم کی بزرگ شدم و شونه هام اینقدر قوی شد که این همه غم را به دوش کشیدم و آخ نگفتم🤫  هروقت گفتم خسته ام هیچکس باور نکرد خستگی مو این شد ک خسته شدم از زندگی💔 دلم میخواد یک شب بخوابم و دیگه صبح نشه چون واقعا خستم🖤   من اونقدر زیادی مهربونم که بهم میگن احمق پس برای من از سیاست داشتن نگو آرزوی مرگ کردم مرگ هم یادم نکرد💔یکی از تناقض هایی که توی زندگیم تجربش کردم این بوده که؛دلم واسه یه نفر خیلی تنگ شده بودش ولی دیگه نمیخواستم توی زندگیم باشه.....عجیب بود نبود.....؟؟؟ نامهربانی آتشم زد....آتشم زد💔💔 من کاربر جدید نیستم از زمان اقدس اینجا بودم....دیگه نی نی سایت جذابیت اون موقع ها را نداره  (قول میدم یک روز بشم ناجی همه زنهایی که به اجبار ظاهری همچو کوه داشتند و از درون نابود....) یک روزی که خواستم از سایت برای همیشه برم داستان زندگیمو حتما تعریف میکنم امیدوارم اون روز آخرش باشه ی پایان شیرین نه مثل این ۳۰ سال تلخ💔
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   ابرو_کمونیa  |  6 ساعت پیش
توسط   naziiiiiiiiiiiii6971  |  7 ساعت پیش