ای بابا کاش کاش دروغ بود کاش
یعنی اون روزو هیچوقت یادم نمیره تو خیابون بودم یهو عکسو فرستاد بازش که کردم گوشی از دستم افتاد تمام بدنم یخ کرده بود خودم نشستم رو زمین فقط گریه میکردم پسرمم دستمو گرفته بود میگفت مامان بلند شو وچقدر گریه کرد طفلک اونم عکسو دید گفت شب بابا بیاد دعواش میکنم مامان گریه نکن