خیلی بدِ بدونی شوهرت داره خیانت میکنه😔

مهریمو بخشیدم و این شد وگرنه ۱۱۴ تا بود

۵سال پیش یماه قهر رفتم خونه مادرم اونجام خیلی عذاب کشیدم هی میگفتن بچشو ببر بده بماچه پسرمم خیلی بی قراری میکرد.شوهرمم گفت اگه میخوای برگردی باید مهرتو ببخشی😔

سلام گلم ممنون تمام حرفات حقه. خودم باید یکاری کنم اینجوری فایده نداره اینم هیچ جوره راضی نمیشه برم کار کنم اخلاقشم داره روز به روز بدتر میشه و منم دارم مریض میشم. لااقل خوکه خودم که بودم دست و بالم باز تر بود تو خونه یکارایی میکردم اما اینجا همش چم مادرشوهرم دنبالمه کجا میرم چیکار میکنم بچه رو هم با ترس و لرز میبرم بیرون

عزیزم دختری که بخاطر شوهرم رگ دستشم زده وحتی اومده تو خونم و باهاش رابطه داشته بنظرت به حرف پدردمادرش گوش میده. اون الان هدفش اینه که شوهرم طلاقم بده و باهاش ازدواج کنه. نمیدونم چرا انقد کوره حتما شوهرم یکاری کرده که عاشقش شده دیگه

سلام گلم ممننون حرفات همه حقه. درسته شاید ۷سال دیگه که پسرم ۱۵ سالش بشه و خودش تصمیم بگیره با کی بمونه من دیگه ۷سال از عمرمم رفته و جوون نیستم اما دیگه جوونیمم واسم مهم نیس 

عزیزم من دیگه زندگیم و جوونیم واسم مهم نیس میدونم بعد اینم زندگی خوبی نخواهم داشت. من روحیه ضعیف و وابسته ای دارم بخدا خودمو میشناسم

ممنون گلم. اره سعیمو میکنم منو بچم که جز هم کسی رو نداریم امیدوارم لااقل زندگی خوب داشته باشه در آینده

خیر ببینی الهی

قربون دل مهربونت عزیزم. بخدا اینجا نمیتونم مادرشوهرم حساسه سر گاز میرم یا سر یخچال همش حس میکنم چشمش رومنه رووسیله هاش حساسه وسواسه باز خونه خودم بودم راحت تر بودم دست و بالم بازتر بود. دعا کنید منو پسرمم خونه داشته باشیم اونموقع حتما یه حرکتی میکنم

الهی آمین. هیچیشونم نمییشه زن و بچشونو فقط دق میدن

اصلا خانواده بی احساس و سردی دارم. خواهر بزرگم ازدواج اولش زوری بود بخدا یادمه مامان و بابام با چوب افتاده بودن به جونش که باید زنش شی چون وضعشون ازما بهتر بود اما نگو مریضه و تشنج داره وگرنه در خونه ما نمیومدن.

آخرشم که خواهرمو کتک زدن انداختن بیرون و شوهرم تو جلسه های دادگاه بود فوت کرد. دومی هم که معتاد بود و جدا شد . این سومی هم که معتاده و نقص عضوه یه پا نداره