نمیدونم افسردس نمیدونم چشه
امروز یه بچه یازده ساله خودکشی کرده کلاااا گرفته بود رفته بودیم مایحتاج خونه رو بگیریم یک کلمه حرف نمیزد من هی مسخره بازی شوخی که حااش خوب شه بعدکلی تلاش گفت یه یچه خودکشی کرده ناراحتم
هرسری سر یه چیزی...
خیلی خب آدم ناراحت میشه منم خیلی ناراحت میشم ولی دیگه اینطوری نمیکنم اصلا یک کلمه حرف نمیزنه تو روم نگاه نمیکنه...
تو ماشین من دیگه پاپیچش شدم میگه من آدم ضعیفیم اصلا اشتباه کردم ازدواج کرذم بچه دارشدم
فردا بچه مریض شه من اصلا طاقت ندارم بیمارستانارو بگردونمش...
خب من پس به کی تکیه کنم؟ شما جای من باشین چیکار میکنین خدایی؟
اگه دخترم نبود بااینکه دوسش دارم حتما طلاق میگرفتم اما الان بحث دخترمم هست من تنها نیستم...