شوهرم چاقو برداشت منو بکشه دیشب و زندونیم کرد می‌خوام ،،

اهل کجایی 

هر چی گفت، یا هر کاری کرد، یه جوری برخورد کن انگار حواست جای دیگه است..اولش شاید عصبی بشه، ولی بعد چند روز به دست وپات می افته که ببینیش و بشنویش... اونوقت می تونی از موضع بالا، برخورد کنی،.. هر جای دنیا هم بری، اگه طرفت، حتی یه پیرزن باشه، اگه ببینه به چیزی حساسی، همون رو چماق می کنه می کوبه تو سرت... تو همین یارو رو می تونی یه جوری بند بکشی، عین گوسفند دنبالت باشه، قطره چکونی بهش توجه کن، محبت نکن، حتی واکنش عصبی بهش نشون نده، 

بشین با خودت دودوتا چهارتا کن ببین خوبیاش بیشتره یا بدیهاش.ازاون ورقضیه شرایط بعد طلاقم درنظر بگیر.ببین واقعا میصرفه طلاق بگیری یا ادامه بدی.شماره تلفن 1480 مشاوره بهت میده رایگان خیلی خوبه .

تو وقتی از مرگ صحبت می‌کنی یعنی بدترین راه .پس وایسا بجنگ نه با زبون با عقل .فحش داد یه نگاهش کن و رد شد انگار نه انگار که وجود داره کلا نادیده بگیرش تو خونه .وقتی کسیو مسخره می‌کنه حتما که خودش خیلی تحقیر شده میخواد اینجوری خودشو تخلیه کنه .تو فقط کم محلیش کن ...بعدشم فک می‌کنی خدا بی جواب میزارتش 

قوی شو تا دنیا پیشت زانو بزنه... منم یه عمر فقط فرار کردم، از هرچی هرکی که باهاش حال نکردم.. فرار، هیچی رو بهتر نکرد.. تا این که فهمیدم بایدواستم، ولی قوی واستم، یه جوری که طرفم هر کی باشه، حساب ببره... راهش هم اینه اول نقطه ضعف دست کسی ندی، بعدش نقطه ضعف طرف هات رو پیدا کنی، از همون سوراخ، بهش فرو کنی.. چند بارمی پره وشاخ میشه، بعدش وا میده و رام میشه.. حالا بتازوووون... 

نه این که بخوای ادادربیاری وشوآف کنی، واقعا اصن یارو رو نبین، یعنی توی خودت اینجوری باش که این اصلا نیست، اگه هم پرت به پرش خورد، فکن پات خورده به یه سنگی،اشغالی... راهتو کج کن از بغلش برو... 

اشتباهت اینه که روی همه چی حساب می کنی الا خودت،... بعدم نقطه ضعف رو حتما نباید بازبون بزنی تو صورت طرفت که.. الان نقطه ضعف طرفت همینه که اصلا باهاش حرف هم نزنی،..

نشستی فکر می کنی وای میاد، وای دعوا راه میندازه.. وای چی می شه... بکش بیرون بابا، سرت رو بند هزار تا داستان دیگه کن، اصلا یادت بره یارو هست، نیست، میاد، نمیاد و.. حیف نیست صبحت شب بشه، حال نکنی، نگردی، نبینی، خوش نباشی، که چی.. یارو بیاد فلان کنه یا.. بکش بیرون، عشقتو بکن، گور بابای خرمگس های معرکه...