می دونی چیه؟... این که می ترسی بده... همه اش هم همونه، اگه این ترس تو جونت نبود،، کتکی هم نبود.. وقتی یه نفر می ترسه کتک بخوره،یعنی بقیه رو تحریک می‌کنه که بزنندش، یا اقلش تهدیدش کنند..روزی که اون بفهمه هیچ ترسی از این نداری که تو رو بزنه یا نزنه، اونم تحریک نمی‌شه که بزندت... وقتی میگم اصلا نبینش، یعنی برات مهم نباشه اصلا که بزنتت، تهش چی می خواد بشه؟ آخرش اگه زدت، قرار دوساعت درد دست و پا بکشی دیگه...این ترسی که تو داری از صد ساعت درد کتک، زجراورتره...
نشنیدی میگن اگه از چیزی ترسیدی، برو تو دلش.. ترس یه توهمه، اون چیزی که ازش می ترسی، وقتی پیش بیاد، می بینی اصلا هیچ چیز مهمی نبوده.. اگه یه موقع بزنه که جایی از بدنت کبود بشه، یا بشکنه.. که دیگه بیچاره شده، چون آن وقت یه زنگ بزنی اورژانس اجتماعی، میان پرونده اش می کنند، دیه می‌برن، زندانی میدن بهش.. باید التماست کنه رضایت بدی که زندان نره.. در هر صورت، دیه هم گردنشه، یه دست بشکنه، باید دویست میلیون پیاده شه.. تازه همون گزارش کتک،رو ببری دادگاه، یه روزه می تونی طلاق بگیری.. خلاصه تا آخر عمرش، پیشت پیاده است..
خواهر روزی هزارتا فحش بده هم،نه به شما و نه خانوادت نمی‌رسه.خودتو بابت این ناسزا ها اذیت نکن بذار اینقدر فحش بده تا بمیره.اتفاقا کسی که فحش میده برمیگرده به خودش و خانواده خودش.این از این.بعدم اینکه سنت کمه برو خیاطی یاد بگیر به هر بدبختی شده.با زبون نرم و راحت یه مدت خرش کن تا بگذاره بری یاد بگیری.راه بعد برو آرایش گری یاد بگیر.راه بعد پرستار که خودت گفتی.اما سنت کمه خودتو پایبند این کارا نکن بهتره یه هنری خودت یاد بگیری بهتره اما یه مدت باهاش مدارا کن یه تغییر اساسی تو رفتارت بده اینقدر انرژی منفی نباش.بگذار هرچی میخواد فحش بده هیچ کدومش نباید تاثیری بهت بذاره اگه میخوای نجات پیدا کنی باااید راهشو درست بری وگرنه همین آش و همین کاسه هست
می فهمم،..
چه آشغالیه، یه دسته گل برده خونه اش، عوض این که همه حواسش رو بده که یه موقع پژمرده نشی، کمرنگ نشی.. نشاط داشته باشی،... عقده هاشو سرت خالی می کنه.. این حیوون ها لیاقت زن و زندگی ندارن که..سیاست داشته باش، فعلا با صبر و مدارا پیش برو، تا وقتی که تونستی شرایطت رو اوکی کنی، راه خودت رو بگیری و اونو از زندگیت مثل یه زباله، بندازی بیرون.. البته شاید کم کم اون هم سر عقل اومد و عوض شد وقدر تو وزندگیش رو دونست... همه زن و شوهر ها تا پنج سال اول، درگیری زیاد دارند، بعدش با هم سازگار می‌شن...
خودت رو دوست داشته باش، اگه دیگرون برات کم گذاشتن، تو قدر خودت رو بدون... یادت بیار که جوونی، خوشگلی،باهوشی.. به خودت بگو نمی ذارم این همه خوبی که خدا بهم داده، با رفتار آدم های روانی وحسود و مریض، آسیب ببینه.. خدا نکرده بعد چند سال، زود پیر بشم،فرسوده بشم... قدر خودم رو می دونم تا هرروز نازتر و خوشگل تر بشم... وقتی خودت رو این جوری دیدی، ديگران هم خوشگلی هات رو می بینن وبیشتر برات ارزش میذارن..
