تاپیک های قبلم گفتم سر یه پیامک که به شوهم دادم دلش شکست و به مدت نه روز غذا نخورد با من ،خونه نمیومد حرف نمیرد حتی با بچه هام حتی یه شب رفتم پیشش پشم زد گفت دیگه نمیخوامت خیلی روزهای سختی رو گذروندم هفت ماهه هم باردارم دلم آتیش میگرفت وقتی مستقیم میرفت خونه مادرش و شام میگرفت باهم میخوردن و من و بچه هام تو خونه منتظرش بودیم ولی دیر میومد برای خواب اون هم جدا
منت نمیکشیدی..........چه لوسه شوهرت بره پیش همون ننش......بچه ننه
دیگه نه صلوات میفرستم نه دعا میکنم نه اسمتو میارم نه باهات حرف میزنم نه برات نامه مینویسم....چرا همه چی یطرفه باشه؟؟؟فقط من صدات کنم؟تو جواب ندی؟این رسمشه؟برو با همون بنده عزیزات که براشون کم نمیذاری.منم یه گوشه این دنیا زندگیمو میکنم تا .......
دو روز کم کم باهام نرم شده عاشق هم بودیم چه روزها و شبهاتی داشتیم شیرین امروز گفتم دلم خیلی هواتو کرده بود ناراحت نگام میکرد گفتم دیگه دوسم نداری مثل قبل میدونم گفت تو این یه هفته سرم زده بود برم زن صیغه کنم چون محبت کم داشتم
دو روز کم کم باهام نرم شده عاشق هم بودیم چه روزها و شبهاتی داشتیم شیرین امروز گفتم دلم خیلی هواتو کر ...
چه پررو خودش قهر کرده منتشم کشیدی حالا میگه کمبود محبت داشتم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟بگو همون برو زن صیغه کن نبینمت
دیگه نه صلوات میفرستم نه دعا میکنم نه اسمتو میارم نه باهات حرف میزنم نه برات نامه مینویسم....چرا همه چی یطرفه باشه؟؟؟فقط من صدات کنم؟تو جواب ندی؟این رسمشه؟برو با همون بنده عزیزات که براشون کم نمیذاری.منم یه گوشه این دنیا زندگیمو میکنم تا .......