اولی ۲۸ کلا هم خونش دوره و هم ارتباط نزدیک صفر ،سالی یه بار ،پرستاره و دو تا دختر داره و پولدار ،ماشین سنگین دارن
دومی نزدیکای ۳۵ سالشه ،دو تا پسر. وضعشون خیلی خوبه
خونش دوره اما از شرش خلاص کسی نمیشه ،فتنه به تمام معنا
دو سه بار تو زندگی و عروسیم دعوا درست کرد
دو بار پدرشوهرم سکته داد تو بیمارستان خوابید ،خلاصه جلوت قربونت میره پشت سر میگه تنت تو گور
سومی ۳۰ سالشه و یه دختر پسر داره ،دکترای مدریت داره ولی خانم خونس
اینم کم از دومی نداره
یه باز به جون هم افتادن در حد گیس کشی توی کوچه
قهر بودن تا امسال که باز سر یه موضوع دعوا تا جایی پیش رفت که مردا زنگ میزنن به زنای برادر فحش میدادن
و تهدید به مرگ میکردن( انگار تکزاسه)
خلاصه خیلی روشون به روی هم باز شد و کلا قطع رابطه کردن
من چهارمیم، ۲۳ سالمه یه بچه دارم با هیچ کدوم رفتوآمد ندارم شاید سالی یه بار
مثلا از عیدپارسال تا یلدا امسال ندیدمشون
میترسم رفتو آمد کنم ،چون همینجوری سومیه محلم نمیده
دومیه یه روز خوبه ،دو روز بد
میگم هر چی نباشن بهتره
حرفم اینه وصلت های غلط واقعا یه خانواده رو ،برادر از برادر ،پدر مادر از بچه میندازن