2777
2789

دختر عمه ی بابام هست ، نه خودم

باهم دوست بودیم خیلیییی همو دوست داشتیم

۱۱ ماهه فوت کرده ، مرگش ی تیکه از قلبمو گرفت 

هفته ی پیش دوتا دخترشو دیدم یکی ۴ ساله یکی ۶ ساله

از اول تا اخر تو بغلم بودن یکی سر پام یکی کنارم

حتی سر سفره یکی سمت چپم نشست یکی سمت راست . اب میخواستن ب من میگفتن . دسشویی داشتن ب من میگفتن

الان از فکرشون در نمیام دارم دیوونه میشم😔همش میگم حالشون چطوره کی تر و خشکشون میکنه؟ چون پیش مادر بزرگشون هستن ک اونم ۴ تا از مهره های کمرشو در اورده یعنی عملا بی تحرکه 

فکرشون زندگیم رو مختل کرده. بمیرم واستون💔

ما که در سایه ی خورشید معذب بودیم ، چشممان کور سزاوار همین شب بودیم ...  از ماست که بر ماست ...
وای بمیرم من براشون  اشکم دراومد  ای خدا چرا اخه

واقعا نمیفهمم چرا اینا چ گناهی کردن ک باید گرفتار همچین مسیبتی میشدن

دوتا بچه ی کوچیک ولی افسردهههه حتی صحبت نمیکردن با کسی

ما که در سایه ی خورشید معذب بودیم ، چشممان کور سزاوار همین شب بودیم ...  از ماست که بر ماست ...

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

مامانشون چرا فوت شد؟؟؟؟ خدابیامرزه  از دیدن بچه ی بی مادر قلبم آتیش میگیره

مادرشون مسمومیت داشتن 

من هیجوقت جزییات مرگشو از هیچ نپرسیدم ... اینطوری گفتن

ما که در سایه ی خورشید معذب بودیم ، چشممان کور سزاوار همین شب بودیم ...  از ماست که بر ماست ...
مسمومیت با چی؟خودکشی ؟

گفتن ی روز حالت تهوع داشت رفت دکتر فوت کرد منکه باور نکردم مشکوک ب خودکشی بود چون من باهاش در ارتباط بودم و مطمئنم بالا ترین حد افسردگی رو داشت ولی هیجوقت از کسی نپرسیدم چرا فوت کرد

ما که در سایه ی خورشید معذب بودیم ، چشممان کور سزاوار همین شب بودیم ...  از ماست که بر ماست ...
کاش وقتی حالمون بده بچه نیاریم احتمالا افسردگیش قدیمی و حاد بوده

دقیقا 

 بد دل و شکاک بود و دست بزن داشت شدید. درحدی ک وقتی ۲۵ روز میرفت سر کار در رو روی اینا قفل میکرد کلیدم میبرد

دختر سر زنده ای بود ولی تو سن کم ازدواج کرد با ی ادم نادرست و داغون کرد خودشو

شرایط طلاق روهم نداشت اصلا ی بچه هم ۳.۴ ماه قبل مرگش سقط کرده بود . شوهرش کتکش زد. ممکنه افسردگیش بخاطر اینم عود کرده باشه

ما که در سایه ی خورشید معذب بودیم ، چشممان کور سزاوار همین شب بودیم ...  از ماست که بر ماست ...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792