لطفاکسایی ک بازمیخان بترکونن تاپیکو و قضاوت میکنن نیان کسی هس ب حرفام گوش بده یکم خالی شم اگ هس بگین بگم چیشده
من نامزد دارم بانامزدم کاری ک اشتبابود کردم دخترنیستم دیگه مامانم فهمید و گف بایدزودترعقدکنین و همش بدرفتاره باهام جاییم نمیزاره برم نامزدم میگ پول نی شرایط ندارم تابعد عید
بعدامشب بحث کردیم یکم گفتم زودتر گفتم مامانم فشاربم میاره اگ ب بابام بگه چی میگفت جلومامانت کوتانیا کم نیار بگوهرچی میخی بکن نترس منم بعدعیدعقدت میکنم یاب مامانت میگم ایجور نکنه منم گفتم ن بدرفتاریو چیاشوتحمل میکنم تا چیزی بدنشه تاعقدکنیم
صیغه اید؟
خب بگو ی عقدساده بکنیم حالاکه خانوادم فهمیدن
خوب دیگه شده وایستا تا بعده عید اوکی شین برین بهشم فکر نکن با شوهرت بوده حالا زودتر
بعد ازوقتی این جریان پیش اکمده تامخالفتی کنم یابگم زودتربیا یابگم ادیتم یاهرچی همش میگ عوض شدی بی ابرویی حرومزاده ای ازاین حرفای بدمیگه همش
امشبم توبحث گف لال شوحرف نزن من گفتم مرگ مت بزارحرف بزنیم درستش کنیم
ای بابا یه عقد ساده و محظری که هزینه نداره
انجام بدین
حالا میتونین عروسیو بندازین عقب
یعنی محرم بودین یا نه؟ مسئله این است!
نامزدت بهت میگه بی ابرویی حرومزاده ای یامامانت؟
۲ ماه برای صبر چیزی نیست
اما حتما برو پیش روانشناس
به خاطر از بین رفتن باکره گی با آینده ات بازی نکن
حتما برو پیش روانشناس
تصمیم عجولانه نگیر
بگو باید عقد کنیم.زرنگ باش دختر
