من حالم خیلی بده حالت تهوع و خستگی ،نزدیک هشت هفتمه،خودمم تازه عروسم ،مادر شوهرم شب دعوت کرده اصلا نمیتونم برم شوهرمم اصرار داره که بریم ،اینم بگم مادر شوهرم خبر نداره که باردارم چون یه سقط داشتم برا همون نگفتم بعد سه ماهگی انشالله بگم ،
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
خودش اکثر کارای خونه رو میکنه اکثرا غذا میپزه اما سر خونه مادرش رفتن میگه بریم ،منم میگم تنها برو یه بهانه بیار ،مادر شوهر منم کنه هست از دو هفته پیش رزرو کرده که باید بیایین ،شوهرم میگه یا ما بریم یا اون بیاد
اگه با این حال بری میفهمن خودتم اذیت میشی به همسرت بگو بره و بگه شما سرماخوردی و حالت بده ویروسیه و واگیر داره زنگ بزن و عذرخواهی کن
اگرم دوست داری بگی یه کیک بگیر و برو همه رو خوشحال کن تو یه اتاق بخواب تا مهمونی تموم شه
مامان پسر کوچولو❤️بعد شش سال نازایی و کلی درمان خدا این هدیه زیبا رو بهم داد👼🏼تجربه چهار بار ای یو ای و یک دفعه ای وی اف ناموفق در راه درمان نازایی ناامید نشین و با توکل بر خدا جلو برید🙏🏻تیکر بارداری نیست