من خیلی زود ازدواج کردن و هیچی سیاست نداشتم و همه رو مثل خودم می دونستم همین موضوع باعث شد آسیب ببینم من پنج تا جاری دارم و دوتا خواهر شوهر کاری که یاد گرفتم بکنم اصلا و ابدا سعی می کردم حرف به جای نرسه که به درگیری و بحث برسه ،عمرا پیش یکی حرف دیگری نمی گفتم ،دخالت کلا نمی کردم ،قیمت هیچی نمی پرسم ...
ولی با همه خوبم لبخند می زنم ،تو عروسی ها و مراسم ها کمی کمک می کنم کوزت نمی شم ،خودم نمی گیرم و اینکه جاری های من بزرگتر از من هستند با دختراشون خیلی گرمم
زیاد محبت نکن که آسیب ببینی و زیاد از دماغ فیل افتاده هم نباش
یه نصیحت خواهرانه هیچ وقت مگر استثنا باشی نباید با خانواده شوهر قطع ارتباط کنی چون اون مرد حالش تو زندگی با تو خوب نمی شه شاید یه مدت کوتاه بیاد اما اگه روش برگرده خیلی بد میشه
و اینکه حتی اگه شوهرت با خانواده اش بحثش شد تو دخالت نکن و پیش شوهرت بدشون نگو اون خودش می دونه خانواده اش چطورن