سلام خانما من خیلی وقته عضو سایتم این کاربری رو تازه زدم که ازتون مشورت بگیرم اون یکی کاربری منو دوستام دارن نخواستم شناسایی بشم
میخواستم بگم دیشب خانوادم همه رفته بودن خونه عموم پسرشون رو ختنه کرده بودن یه جشن کوچیک گرفته بودن من گفتم نمیام میمونم خونه خواهرمم گفت به نامزدت بگو بیاد تنها نباشی منم گفتم باشه من تازه ۶ ماه میشه،عقد کردم ۴ماه هم فقط نامزد بودیم هنوزم عروسی نگرفتیم خونه بابامم
بعدش من بهش پیام دادم نیم ساعته خودشو رسوند هیچی دیگه اومد داخل یهو یجوری شد گفت تو چن دقیقه اس تنهایی منم گفتم همون موقع که مامانم ایناا رفتن گفتم بیا حدوداا یه بیست دقیقه نیم ساعته تنهام بعد یهو رفت داخل حیاط و دسشویی و همه اتاق ها رو نگا انداخت گفتم چته تووو چیکار داری میکنی بدون هیچ مقدمه ایی گفت گوشیتو زود بده بهم منم سرش داد زدم گفتم چته روانی گفت بده منم دادم رفت پیامای گوشی رو کلا دونه دونه نگاه کرد پیام های پاک شده رو نگاه کرد رفت تو تگرام اینستا واتساپ دونه دونه پیام ها مخاطبین بلاک لیست گوشی تلگرام و واتساپ رو نگاه انداخت کلا یه ساعت گوشی من دستش بود بعد یهو گوشی منو داد بهم چن دقیقه بهم زل زد منم داشتم گریه میکردم چرا اینجوری میکنه بعد انگار نه انگار که چیزی شده بهم گفت برو چایی بیار شام چی داریم منم اصلا باهاش حرف نزدم خودش رفت برا خودش چایی آورد خورد شام نخورد رفت تو حیاط نشست تا مامانم اینااا اومدن بعدشم خداحافظی کردو رفت منم جلوی خانوادم هیچی نشون ندادم رفتم تو اتاقم تاصبح گریه کردم از دیشب تاحالا هم نه زنگ زده نه پیام داده هیچی منم پیام ندادم
یبارم تو دوران نامزدی باهاش بحث کردم و دعوا شد و اینا داداشم و بابام و مامانم گفتن قبل عقد میخوای جدا بشی جدا شو بعد عقد نمیشه نمیذاریم مطلقه میشی منم گفتم یه فرصت دیگه بهش میدم و عقد کردیم الان به جدایی اصلا نمیتونم فکر کنم
نمیدونم چرا اینجوری رفتار کرد بخدااااا من اصلا اهل خیانت نیستم نامزدیم هم سنتی بود حتی دوس پسر هم نداشتم تو دوران مجردیم