یکی از بستگان دور توشهرستان همسرش کرونا گرفت طفلکی خانمه که نهایت ۵۰ سالش بود وزمینه بیماری خاص داشترفت بیمارستان کنار همسرش ولی متاسفانه خودش مریض شد وحسابی حالش بد شد ودنهایت فوت کرد بیاین تا بقیش روبگم
بعد وقتی مادربزرگ میره شهرستان سر مزار دخترش می بینه دامادش ده دفعه به گریه افتاده وگفته هیچ زنی برای من مثل اون مرحوم نمیشه خیلی دلم سوخت لعنت به کرونا ولعنت به اونی که این ویرووس رو ساخت ودیگر داستان تمام