سلام...
لطفا اجازه بده کاملا خودمونی باهات صحبت کنم و ادبی و شاعرانه نباشه صحبتام
اینمتن درست روزی نوشته شده که اولین سالگرد ازدواجمونه....
درست همین روز بعد از تقریبا ۶ سال پر از فراز و نشیب ما رفتیم سر خونه زندگیمون 🥺
جالبه دقیقا شبی ام که رفتیم تو خونه ی قشنگمون خودش ناراحتی و فراز و نشیب داشت چه اون شب چه ماجراهای قبلش که خودت میدونی 🥲
ولی میدونی ،هروقت به اون شب فک میکنم اون شبی که هردختری ارزوشه و خاص ترین شب زندگیشه ،آره دقیقا همون شبی که برای هردختری مهم ترینه👰♀ و من میبینم چقدرر قلبم آزرده شده بابت اون شب و ماجرهای قبلش که هروقت بهش فک میکنم تپش قلب ميگيرم، ی چیزی هست این وسط که با فکر کردن بهش اینارو میشوره میبره
میدونی اون چیه؟؟؟آره درست حدس زدی خودتی 🫂
من دلم به این خوشه که تو اون شب بهم دلداری دادی و وقتی اومدیم تو خونه بهم گفتی خوش اومدی 🫀
همین ... !!!!!!همین ی چیز به ظاهر کوچیک دل منو گرم کرده و ی بهونه ایی هست برای وقتی که شیطون اون روزا رو یادم میاره و دوست داره من اذیت بشم👿
تو این ی سال خب بار اولی بود که باهم زیر ی سقف بودیم ،خلاصش بخوام بگم یک سال بدی بود مخصوصا اولاش هنوزم به بعضی هاش فک میکنم چشام اشکی میشه
میدونی بنظرم زندگی کردن خیلی راحته
اصلا خیلی شیرینه، کافیه فقط همدیگه رو بفهمیم قلق هم دستمون بیاد مگه ما چقدر جوون میمونیم ؟؟مگه اصلا چقدر عمر میکنیم؟؟که بخواهیم نصف بیشترشو با حال بد و بد کردن حال همدیگه بگذرونیم ....
ی روزی تو حالت خوب نیست ی روز من
ی روز تو عصبی هستی ی روز من
ولی میدونی از کجا بد میشه ؟؟؟از اونجایی که هیچکدوم کوتاه نمیایم اگه تو عصبی باشی منم میشم
حرفامو کلی گفتم جزئیاتش باید خودمون بفهمیم دیگه ....
انشالله که سال دیگه یک سال خوبی رو پشت سر گذاشته باشیم من به نوبه خودم تلاشمو میکنم
تلاش میکنم حرمت نگه دارم
وقت عصبانیت سکوت کنم
با حرفام نخوام زخم زبون بزنم چون تو تنها کسی هست که قراره ی عمر درکنارش بمونم انشاالله
سعی میکنم دنیا رو فقط با دید خودم نبینم و قضاوتت نکنم با چشم توام بیینم
خلاصه که سعی ام میکنم
درسته متن من برای اولین سالگردمون عاشقانه نبود ولی انشالله تو این یک سال بعدی که از همین فردا شروع میشه دوباره طبع شعر و شاعریم برای شما عزیز دلم برگرده ❤️