دو ماهه عقد کردم دیشب شوهرم رفت خونه مجردیش و به من گفت برو خونمون . منم چون خیلی وقت بود نرفته بودم رفتم. وقتی رسیدم مامانش احوالشو پرسید که کجاست
خواهرش و برادرش اومدن سراغشو گرفتن
من خیلی اعصابم خورد بود رفتم خونه بهش زنگ زدم گفتم اونا از خوبی خودشونه سراغتو گرفتن اما من جوابی برای دادن نداشتم.
خلاصه یکم بحث پیش اومد حالا امروز میگه رفتم به مامانم گفتم که صبحش بهت خبر داده بودم که خانومم تنها میاد باز سراغ منو ازش چرا گرفتین