برو رو زنگوله
بعد داشبورد
بعد قسمت تاپیکهایی که ایجاد کردم را بزن
نوشته قفل کن
خدا خیرت بده داشتم سکته می کردم
قفله ک
دختر لوس
ایشششش
این چیزا چیه ک انقد بزرگش میکنی
نگاه خاهر من عزیز من شما نه لوسی ن ضعیفی فقط کمی سیاست باید بلد باشی الانم برو ب شوهرت بگو نمیدونم چم بود الکی این موضوعو بزرگش کردم طفلک مامانم چقد زحمت کشید شام درست کرد دلشم تنگ شده بود تورو ببینه بعد بره برو دست مادرتم ببوس این چیزا چیه بدل میگیری اونم شوهرتو جای پسرش دونسته باهاش راحت و بی رو دربایستی بوده ببین هیجوقت پسر مردم جلو تر از مادر نیس واسه من بارها پیش اومده شوهرم اومده خونمون مامانم یا دکتر بوده یا روضه بوده خودمون تنها بودیم غذامونم خوردیم میوه چایم براش آوردم بعدشم الکی گفتم مادرم فلان غذا رو درست کرده مخصوص برا تو میدونس تو دوس داری طفلک انقد منتظر شد بیای ببینتت دیگه دیر اومدی وقت دکتر داشت نتونس بمونه شوهرم زنگ زده بابت غذا ک مادرم درست کرده بوده تشکر کرده ینی چی جریمش فلانه بجای تشکر؟ ولی اگ بی سیاست باشی شوهره طلبکار میشه ازت
عزیزم تاپیک قبلیت خوندم .. بنظرم فقط و فقط داری با این بچه بازیات مادرتو خانوادت از چشم شوهرت میندازی ...
یکی از دوستای منم دقیقااا عین تو بود .. هرچی میشد و نمیشد میرفت میزاشت کف دست شوهرش .. همش مینشست برا شوهرش از مادرش بدگویی میکرد عین تو ... الان شوهرش دیگه باکل خانوادش قطع رابطه کرده دیگه اجازه نمیده حتی اسم خانوادش رو بیاره .. ببین عزیزم صادقانه بهت بگم شوهرت هرررررچقدر هم که خوب باشه چند دفعه رفتارهای لوووسو مضخرف این چنینی کنی کلا با خانوادت دشمنش میکنی... واقعا تاپیکتو دیدم یاد دوستم افتادم الان دلش پررر میزنه بتونه یه تماس با مادر بگیره شوهره میزنه تو دهنش اجازه نمیده
خواهشا جنبه داشته باش و با دستای خودت گنددددد به زندگیت نزن
اسی تاپیک قبلتو خوندم،
خواستم بهت بگم کاملا درکت میکنم و میفهمم چی میگی.کار مادرت اشتباه بود و حق داری ناراحت بشی.ولی نباید پیش شوهرت آشکارش میکردی.
منم قبلاً هر چی گله از خانوادم داشتم،برا شوهرم درد دل میکردم و بعدها چوبشو خوردم ولی الان کلا فرق کردم.
بنده خدا اونجا رو قفل کرده یعنی دیگه نمیخاد صحبتهایی در اون مورد بشنوه...رعایت کنید خانما
میدونم عزیزم برای منم بارها پیش اومده که پدر و مادرم نباشن فلان کارو کنیم یا حتی باشن ولی چون شوهرم خیلی دیر کرد مثلا ما غذارو میخوردیم من اصلا هم ناراحت نمیشدم چون شوهرم خودش دیر کرده بود شرایط غیر عادی پیش اومده بود ولی این سری بخدا شوهرم ۸/۵اومد، آخه ۸/۵ دیره برا شام اومدن؟ دلیل ناراحتی من درست بود فقط رفتارم درست نبود که پیش شوهرم گریه کردم خودمم بخدا تو متن تاپیک قبلی گفتم متاسفانه گریه کردم ، خب این ینی چی؟ ینی من میدونم کارم اشتباه بوده، اما اینجا بعضی ها واقعا انگار میخوان عقده گشایی کنن یه ببخشید میگن هزار جور حرف میزنن دل میشکونن فقط دل شکوندن بلدن بخدا اگه یه کدومشون بتونن بگن خب حالا چکار کنی که درست بشه بلد نیستن به مولا فقط ادعاشون میشه خب کاریه که شده انتظار دارن من زمان برگردونم عقب سحر و جادو کنم، ببخشید دلم خیلی پر بود از دیشب با شما درد دل کردم از شما هم ممنونم از همدردیتون خودم امروز زنگ زدم به مادرم چیزی به روم نیاوردم خواستم طبق روال همیشه باشه که دیدم مادرم به روم آورد من اولش انکار کردم بعدش که خیلی اصرار کرد یه خورده حرفمو زدم و تمام بعدشم حرفای دیگه رو سعی کردم بیارم وسط تا اوضاع به روال قبلی برگرده خداروشکر مامانمم ظاهرا فکر نمی کنم قهری چیزی کرده باشه باهام
بعضی ها واقعا تخصص دارن تو دل شکستن خب کاریه که شده الان سرکوفت بزنن چیزی حل میشه؟ یه کاره اومده تو این تاپیک میگه تو فلانی فلانی ، اگه خیلی راس میگی بگو چیکارش کنم درس کنم اوضاع رو با سرزنش که چیزی حل نمیشه، واقعا فکر نمی کردم یه همچین تاپیکی با این موضوع پربازدید بشه نی نی سایتی ها خودشون از کاه کوه میسازن بعد واسه من شعار میدن ادعاشون میشه
قربون ادم چیز فهم منم قبول دارم کارم اشتباه بوده اگه درست خونده باشی اونجا هم گفتم متاسفانه پیش شوهرم بروز دادم و گریم گرفت ولی گفتم حالا اینجا هم بپرسم ببینم چی میگن نمی دونستم بجای راهکار فقط توهین نصیبم میشه فکر نمی کردم اصلا پربازدید بشه نی نی سایتی ها خودشون از کاه کوه میسازن، حالا من بخوام یه تاپیک بزنم مثلا در مورد ivf، بچه داری، دکتر یا حالا هر چی دو نفرم نمیان تو تاپیک
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
