پسری که تو گذشته دورش دوران بین ۱۸ تا ۲۵ سالگیش شدیدا عاشق دختره پسر عموش بوده از اون عشقا که هر کی رفته خواستگاری دختره یقشو گرفته و دعوا راه انداخته و مدتی با دختره ارتباط هم داشته کار به خواستگاری هم کشیده اما یهو بنا به دست تقدیر فهمیده دختره همزمان که باهاشه با همکلاسی دانشگاهشم بوده در حدی که همه نامزد صداشون میکردن..و بعد اون قضیه... خواستگاریو به هم میزنه و با کلی گریه میره یه جای مقدس قسم میخوره هیچوقت سمت دختره نره. اینا رو از زبون دوستم شنیدم که فامیلشه....و بعد گذشت ده سال سمتش نرفته....چقدر احتمال داره الان که به من ابراز علاقه میکنه و توجه نشون میده ....عاشقم باشه؟...اون خودش اومد سمتم...با اینکه ۳۴ سالشه اما حرکاتش تو ابراز احساسات خیلی ناشی طوره و من واقعا حس میکنم بهم علاقه منده...اما از گذشته احساسیش ترس دارم...به خودشم هنوز نگفتم موضوعو و نمیخوامم بگم ...چون رومون به هم باز میشه تو این مورد و نمیخوام از دستش بدم ...
ترسم اینکه اون دختر با اینکه الان ۳۰ سالشه هنوز مجرده...و هر خواستگاریو رد میکنه...پرستاره و وجه اجتماعیای خوبی داره....یه بار دیدم تو اینستا پستیو لایک کرده این دختر با این مضمون که آدم میتونه ۵۰ سال با یکی باشه دلش جای دیگه باشه! و من هنوزم منتظرتم و این حرفا
این موضوع میترسونتم نکنه باهاش برم زیر یه سقف و یهو یاد عشق قدیمیش بیوفته
نکنه اون دختر بهش امید داشته باشه و من با ورودم به زندگی این پسر قلب کسیو بشکنم
از طرفی تکلیف قلب من چی میشه؟
دارم دیوونه میشم