مادرشوهرم با ما زندگی میکنه حس خفگی دارم از طرفی هیچ راهیم ندارم جایی رو نداره ک بره به ظاهر آدمه خوبیه نماز اول وقت خون و ... اما من حس خوبی بهش ندارم هر وقت اول صبح روشو میبینم تا شب کلی اتفاقای بد میاد سرم همیشه تو خواب به شکل یه موش میبینمش نمیدونم چرا
عزیزم خب نمیتونی یه خونه مستقل بگیرین و جدا از هم زندگی کنین
در واقع خونه ماست اون با ما زندگی میکنه در ظاهر خیلی آدم خوبی بنظر میاد اما من اصلا راحت نیستم باهاش بعضی وقتا حس میکنم کار شیطانه ک من انقدر از نگاهای این آدم انقد اذیت میشم