؟
راستش جای هیچکس.
جای کسایی ک خانواده خوب دارن
مخصوصا مادره خوب
من دوست داشتم جای جاریم باشم. از همون اول خونشو مستقل کرد پیش مادرشوهر نموند پاشو کرد تو یه کفش که خونه مستقل. بعد چند وقت خونه خریدن و رفت خونه خودش. بعدشم ماشین دار شدن من همچنان درجا میزنم با اینکه بزرگترم. و اینکه شاغلم هست و مستقله
جای دختر عمم یا همون خواهر شوهرم
خانواده خوب و آروم و بدون مشکلات
آزاده
مستقل
چهره و اندام مناسبی داره
خیلی اجتماعی و با اعتماد ب نفس از اون هایی ک اگ پولدار ترین آدم دنیا هم بیاد بگیرش میتونه درست رفتار کنه
جای زنهایی که زن و شوهر عاشق هم هستند و خیانت ندیدن
جای کسی ک ارامش داره حالا کی فرقی نداره
جای هر کسی که از اول دبیرستان تلاش کرد و همون سال کنکورشم پزشکی قبول شد.
حسرت گذشته ی خودمو میخورم که ای کاش بیشتر تلاش میکردم ولی حسادت به زندگی دیگران نمیکنم.
جای هیچکس ولی دوس دارم اون موقع بود که از این سر حیاط میدویدم اون سر حیاط و بازی میکردم و زندگی به هیچ جامم نبود
نمیدونم ولی اگه ایلان ماسک یه دختر داشت احتمالا دلم میخواست جای اون باشم
ولی من ی آدم گوشه گیر و خجالتی و مضطرب
هستم ب هر دری بزنم نمیتونم مستقل شم کسی پشتم نیس
اندازه خواخر شوهرم آزادی ندارم و تفریح و خرج ندارم
اینم بگم کسی ک عاشقش بود قبلا
رفت عاشق خواهر شوهرم شد
جای اون کسی که باباش زندس
جای اون کسی که مادرش مریض نیست
جا اون کسی که شوهرش عوضی نیست
جا اون کسی که دستش تو جیبش با دوتا بچه خواهرش نباید براش شارژ بخره
جای اون کسی که داره زندگی میکنه لذت میبره از زندگیش
منم دقیقا همینم
من کسی ندارم که پشتم باشه پدری ندارم ستون برام باشه مادرمم که دلسوزم بود الان بیمار افتاد یه گوشه
کسی که عاشقش بودم ولم کرد برای اینکه اون فراموش کنم چشم گوش بسته ازدواج کردم که الان تو یه باتلاقم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
34 ثانیه پیش
34 ثانیه پیش
35 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
