من تو زندگیم همیشه مشکل داشتم شوهرم یه آدم بیشرف و بی آبرویی هست که نگو امشب به خاطر اینکه مچشو گرفتم چنان آبرویی از من برد هم مهمون داشتیم پسر عموش خونمون بود هم تو همسایه ها.با صدای بلند به من فحش و دری وری میگفت و خودشو حق به جانب نشون میداد که من مقصرم و زن زندگی نیستم و من و کتک زد سرمم الان باد کرده اما این برام مهم نیست .آبروم رفته. چطور از خونه برم بیرون.چطور تو روی مردم نگاه کنم من خیلی بی رگم باید خودمو میکشتم اما خیلی ترسوام.ترو خدا دلداریم بدید.همسایه هامون همه خیلی آدمای مودب و باشخصیت و با آبرویی هستن.الان در مورد من چه فکری میکنن.من اصلا جوابشو ندادم.