پسرم س روز غذا نخورده

عضویت: 1402/07/03

تعداد پست: 2895

چندسالشه؟

من مادری‌ام که روزی خونه‌اش از صدای بچه‌هاش گرم بود، اما حالا بدون حضور دائمی‌شون زندگی می‌کنه.از همسر اولم جدا شدم، حالا در کنار همسر جدیدم مسیر تازه‌ای رو شروع کردم…بچه‌هام رو می‌بینم، از دیدنشون محروم نیستم— اما درد من، فقط ندیدن نیست…درد من اینه که نمی‌تونم هر روز، هر لحظه، مادری کنم همون‌جوری که دلم می‌خواد.مادری، فقط به اسم و دیدار نیست… به لمس لحظه‌لحظه‌هاست.و من هنوز مامانم، با تمام جانم.لطفاً اگه داستان زندگی‌مو کامل نمی‌دونید، با قضاوت یا نگاه سنگین، زخم تازه نزنید.گاهی یه مادر، بچه‌هاش رو داره… اما هنوز دلش واسه مادری کردن تنگه:)

1402/07/23

|

19:47

0 نفر لایک کرده اند ...

panah_ir

عضویت: 1402/06/29

تعداد پست: 3003

چرا

چندوقتشع

خدا جونم !تو که می‌دونی من هیشکیو ندارم جز خودت..پس هیچوقت تنهام نزار لطفاً❤️برام صلوات می‌فرستی رفیق🤍

1402/07/23

|

19:47

0 نفر لایک کرده اند ...

arshagallery

عضویت: 1401/11/02

تعداد پست: 1231

حتی آبمیوه هم نمیخوره؟

اشتها نداره؟ دلیلش چیه

تولیدکننده تابلو سه بعدی کریستالینه🥰اینستاگرام👇@arsha.artgallery

1402/07/23

|

19:48

0 نفر لایک کرده اند ...

sohaan

مدیر استارتر

عضویت: 1401/10/19

تعداد پست: 5614

چندسالشه؟

چهار سالش

1402/07/23

|

19:48

0 نفر لایک کرده اند ...

گل_زیبای_نارنجی

عضویت: 1402/06/22

تعداد پست: 10222

تند تند شربت لیمو عسل درست کن بهش بده اینو حتما می خوره از هیچی بهتره

1402/07/23

|

19:48

0 نفر لایک کرده اند ...

sohaan

مدیر استارتر

عضویت: 1401/10/19

تعداد پست: 5614

تند تند شربت لیمو عسل درست کن بهش بده اینو حتما می خوره از هیچی بهتره

نمیخوره عزیزم هیچ وقت نخورده

1402/07/23

|

19:48

0 نفر لایک کرده اند ...

tarkhon

عضویت: 1397/08/13

تعداد پست: 17484

پودر مكمل با شير بهش بده با هر طعمي ك دوست داره مثلا شكلاتي يا موزي

تاپیک ها از تاریخ 1402/08/26 مال من tarkhon هست. تاپیک های قبل اون مال کاربری هست که من این کاربری را مدتی بهشون واگذار کرده بودم.

1402/07/23

|

19:48

0 نفر لایک کرده اند ...

the_wonder_woman

عضویت: 1402/07/03

تعداد پست: 2895

چهار سالش

عزیز من گرسنگی غریزه است

اجازه بده هر وقت دلش خواست بخوره

خودم بچه بد غذا دارم میفهمم

من مادری‌ام که روزی خونه‌اش از صدای بچه‌هاش گرم بود، اما حالا بدون حضور دائمی‌شون زندگی می‌کنه.از همسر اولم جدا شدم، حالا در کنار همسر جدیدم مسیر تازه‌ای رو شروع کردم…بچه‌هام رو می‌بینم، از دیدنشون محروم نیستم— اما درد من، فقط ندیدن نیست…درد من اینه که نمی‌تونم هر روز، هر لحظه، مادری کنم همون‌جوری که دلم می‌خواد.مادری، فقط به اسم و دیدار نیست… به لمس لحظه‌لحظه‌هاست.و من هنوز مامانم، با تمام جانم.لطفاً اگه داستان زندگی‌مو کامل نمی‌دونید، با قضاوت یا نگاه سنگین، زخم تازه نزنید.گاهی یه مادر، بچه‌هاش رو داره… اما هنوز دلش واسه مادری کردن تنگه:)

1402/07/23

|

19:49

1 نفر لایک کرده اند ...