شوهرم خیلی خیلی اذیتممیکنه..از صبح زود شروع به بی احترامی بی ادبی و حتی به شوخی توهین ...ولی من دیگه تحمل رفتارهاش ندارم ..نمیتونم تحمل کنم که سر سفره صبحانه شوهرم بگه ببین چقدر بی عرضه بودی که خدابهت پول نمیده یا وقتی میگم قلبم درد میکنه بگه اون قلب وایمیسته ...خیلی چیزای دیگه ...من دلم میخواد با کسی باشن که بهم آرامش بده و بگه این زندگی من وتو ...نه اینکه بگه هرچی دارم برای خودم و بچه هامه ...من برای خونم یخچال خواستم برگشت گفت پولم دارم لیاقت نداری برات بخرم ...بسیار پولداره ولی ماهانه ناچیزی بهم میده ..اگه رابطه داشته باشم باهام خوبه اگه نداشته باشم بدترین زن دنیام ...اگه مریض باشم توجه نمیکنه فقط میگه خوب میشی ..اگه سرحال نباشم روم ایراد میزاره چرا همش بی حالی!!!چکار کنم شرایط جدایی ندارم و نمیتونم از بچه هام دور شم ..بی ادب و کثیفه بهداشت شخصیشو رعایت نمیکنه عفت کلام نداره ..من و از همه دور میکنه وقطع ارتباطه ..فامیلم بیاد خونم آبرومو میبره ...به نظرتون جدابشم ؟؟مهریه و میتونه کاملا بده ولی من نگران آیندم ..تنهایی از پس زندگیم برنمیام..دخترم و پسرمو نمیتونم بزارم و برم ..شرایطش ندارم ببرم ..هرروز تو آیینه نگاه میکنم میبینم دارم شکسته تر میشم موهام سفید شده چروک ریز دارم ..مگه چند سالمه!!!از زندگی سیر شدم میگم تنها راهش خودکشیه باهرکی دردو دل میکنم میگه از پولش بهره ببر ولی نمیدونن دلم خونه پول و میخوام چکار وقتی حسی بهش ندارم و خوشبخت نیستم