ما یه دوست داریم از ما خیلی بزرگترن ولی باهم ارتباط داریم و خوبیم باهم بعد امروز خانومش به من زنگ زد حالش خیلی بد بود گفت خونه ای بیام پیشت و اینا منم گفتم آره اومد پیشم گریه میکرد یه ماجرایی رو برام تعریف کرد که واقعا تعجب کردم اصلا فکر نمیکردم همچین چیزی توی واقعیت وجود داشته باشه بعد