سلام . بچه ها ما امروز اومدیم خونه مادر شوهرم که یه شهر دیگه هست . شوهرم ۶ تا برادرن . وضع مالی مادر شوهرمینا هم متوسطه . بعد دو سال پیش مادرشوهرمینا ۱۰۰ تومن دادن به برادرشوهرم که باغ بخره . به یکی دیگه اش خونه دادن بعد امروز شوهرم به مامانش گفت که ناراحتم ازت فرق گذاشتی . چون شوهرم بچه آخره مامانش خیلی دوسش داره خیلی ولی امروز شوهرم بهش گفت نباید فرق میذاشتی بین بچه هات یا به کسی نمیدادی یا به همه میدادی مامانش اولش یه ذره کتمان کرد بعدم گفت من به هر کسی دلم بخواد میدم دوست داشتم دادم البته زن بدی نیست ولی خب عصبی شد این جوری گفت . ولی من اصلا حرف نزدم فقط آخرش که این جوری گفت ناراحت شدم به شوهرم گفتم بحث نکن خدا به خودت بی منت بده . بعد مادر شوهرم خیلی پرتوقع هست خیلی مثلا سری قبل ما با مامانمینا رقته بودیم تفریح گله و ناراحتی که چرا از ۴ روز مرخصی سه روزش رو اونجا بودید یه روز اینجا در صورتی که ما همیشه بیشتر وقت ها که میایم اینجا هستیم خیلی اعصابم خرده
بعد جاریم که خیلییی بیشعوره و همه یکی یه بار باهاش دعواکردن از عمد از من خدافظی نکرد منم سری بعد که دیدمش سلامش نکردم مادرشوهرم همش ازش دفاع میکرد در صورتی که خودشم باهاش دشمنه . یه حرفایی بهم میزد خیلی ناراحت شدم .
میگفت تو میخوای رابطه برادرها رو خراب کنی منم گفتم مگه اونا چه احترامی سر ما گذاشتن چهار سال داریم میریم و میایم یه بار یه دعوتی ما رو نکردن من که گشنه نون اونا نبودم ولی بحث احترامه وقتی این قدر پرتوقع هست خودش هم باید اخترام بذاره . به خدا چهار روز اومدن خونمون همین جاریم نذاشتم دست به سیاه و سفید بزنه کلی بهش احترام گذاشتم هر سری میایم به شوهرم میگم من نمیام خونشون ولی تو برای بچه های داداشت چیزی بهر برو خونشون تو عموشونی . همه اینا رو گفتم بهش امروز ولی ناراحت شده بود محلم نمیذاشت میگفت هیچ عروسم مث تو نیست .
غصه نخور پدر شوهر منم فرق گذاشته به همه پسراش بهترین خونه رو داده ولی به ما.... هعی ولش کن. حالا سر حرف ک میشه میگه من براتون ال کردم بل کردم پول عروسیمونو نصفشو پدرومادر من دادن نصف دیگشم شوهرم از پس اندازش داد. درصورتی که واسه برادرشوهرای دیگم همه با پول خودش عروسی گرفت. ولی عزیزم شکر خدا کمکمون کرده چیزی از بقیه کمتر نداشته باشیم تازه یه جورایی حسادتمونم میکنن
خیلی حالم بده خیلی نادونه مادرشوهرم . تو دلم موند بهش بگم همیشه وقتی من و شوهرم بحث داریم یه بار نشده بیاد بگه عروس تو مشکلت چیه همیشه وسط دعوا خودش رو میزنه به غش و ضعف بدتر دعوا رو بیشتر میکنه خب منم شاید یه مشکلی داشته باشم که نخوام خانوادم بفهمن پس باید به کی بگم . فکر میکنه وقتی میای خونش فقط باید برات غذا پرست کنه یه ذره درک نداره
غصه نخور پدر شوهر منم فرق گذاشته به همه پسراش بهترین خونه رو داده ولی به ما.... هعی ولش کن. حالا سر ...
خیلی دلم ازش شکست ولی میگم کاش اینجوری نگفته بودم شان خودم رو پایین آوردم که کله کردم از جاری بیشعورم ولی واقعا خیلی ازش حرصم گرفت نمیدونستم چیکار کنم فقط خواستم باهاش به عنوان مادر شوهر درد و دل کنم همین