باید با زبون درست با شوهرت صحبت کنی
بهش بفهمونی که بچش تو سنی نیست که بتونه جلوشو بگیره و شاید این ماجرا تا حدی پیش بره که روی پدرش دست هم بلند کنه
مخصوصا وقتی چندین سال عقده روی دلش مونده
بعد حرمتی که نمیمونه هیچ سر هیچ موضوع دیگه ای هم نمیتونه بهش امرونهی کنه
یا اگه از اعتیاد بچش میترسه مثلا بگو اگه بخاطر کارات بره سمت مواد چی
اون قلق درستش رو خودت باید پیدا کنی بعد این همه سال زندگی