گذشت دوره نامزدی شد و نشون بردیم تا نامزد شدن بعداز اون دختر یسری اخلاق هارو شروع کرد. روز زن بود برادرم برای من یه استوری واتساپ گذاشت تبریک روز زن و.. یکی از اقوام این دخترهم شماره برادر منو داشت که اون دختر فقط 13سالش بود. بعد تماس میگیره با نامزد برادر من که اره برا خواهرش استوری کذاشته واسه تو نذاشته خانواده اش اولویت و... خلاصه خواسته کرم بریزه. که دختر تماس میگیره به برادرم و کلی بحث که برای خواهرت گذاشتی برای من نه.. ولی خداییش داداشم خیلی دوسش داشت و همیشه پشیبانش بود و حتی بند کفشاشم میبست
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
پسرا هم که دور از جون احمق عقلشون تو چشمشون بقیه شرایط مد نظر نمیگیرن
اصلا حتی اگر پسرم قبول میکرد مشکل نداشت...بهتر بود با اطلاع میرفتن کلی میگم منظورم داداش اسی نیست
نکه جوابشون منفی بشه بعد روحیه دخترم خراب بشه
واقعا فکر کردین ؟من انقدر حوصله دارم که طلاق بگیرم ؟؟ من واقعا حوصله ندارم بخام این زندگی این همسر این خانواده رو ترک کنم که بخام دوباره ..ازدواج کنم تشکیل خانواده بدم...دوباره ۳سال طول بکشه فرمان اون زندگی اون مرد اون خانواده همسر رو به دست بگیرم؟؟فرهنگشون طبقه خانوادشون بشناسم.دوباره خاهر شوهر مادر شوهر بازی رو تحمل کنم؟ حوصله دارم ؟؟بخام جاری مادرشوهر خاهر شوهر بشناسم از سر زندگیم بازشون کنم؟؟ هرچند همسرم بد هم باشه.... بخام داخل خانواده همسر برا خودم جایگاهی درست کنم؟؟؟اعتماد اطرافیانو کسب کنم؟؟.من انقدر عمر میکنم ؟؟واس اینکار؟؟؟این حوصله اعصاب دارم؟؟؟پس عمری وقتی واس این شوهر این زندگی گذاشتم چی؟؟؟؟مگر همینجوری کشکی هست ؟؟؟؟خیر جانم ..(دیالوگ نوید محمد زاده)من میمونم اینجا حقمو میگیرم موندم حقتونو کف دستتون بزارم😃 اینارو درست میکنم...با همین آدم ها..همین تیکه ها پازل مو میچینم .....زندگی بازی حکم هست وقتی برد میزنن کارت هارو معلوم نیست به تو چی میفته شاید بهترین دست...شاید بدترین دست...ولی مجبوری با همون دست بازی کنی..با همون کارتا منتها..باید بدونی کدوم کی استفاده کنی که بازی رو ببری....توی شطرنج باید بشناسی مهره هاتو کدومو کجا بزاری....تو کل عمر وقت نداری که صرف شناختن مهره های زندگیت کنی .....پس با همینا بازی کن.. _زندگی یک قماره_ من شاید قمار بلد نباشم...ولی وسط بازی هم حق جا زدن ندارم...این قانون بازی حکم هست____کاربر ۹ساله سایتم
عقد که کردن کلا اختلافات بالا گرفت دختره پرتوقععع و کلا عصبی بود.. عید امدن خونه من.. من حتی وقتی مادرمم میاد انتظار ندارم پاشه کاری کنه میگم اگر خودش بخواد کمک کنه هرجام برم اگر بتونم برای کسی کاری انجام میدم.. خلاصه عید که امده بود دست به سیاه و سفید نمیزد حتی تعارف نکرد اگر کمک لازم داری اصلا... موقع نهار فقط دوتا ظرف میزاش رو سفره.. بعداز نهار هم گوشیشو بر میداش میرف تو اتاق.. قبل از اینکه بیان خونه من به برادرم گفته بود نریم اونجا به من بگی کاری کنم و... من دست به هیچی نمیزنم... و متاسفانه اخلاقای مادرش که دیگه حایی برلی تعریف نداشت.. دختره کاملا حسود.. بود اگر من و برادرم یه محبتی بهم میکردیم خیلی بهش فشار میومد درصورتی که خودش و خواهر و مادرش محبت ظاهری بهم میکردن... مادرم کلی بهش محبت میکرد و دوسش داشت اما نمک خورد و نمک دون شکست فقط با مادر من بنای ناراحتی و حسادت و عقده ای بودن داشت...
بعداز یکسال عقد کارشون به جدایی و طلاق کشید خیلی بدی کردو حرف زد و بی احترامی کرد بمن و خانواده ام که بخدا لحظه ای ما نه کاری بهش داشتیم نه حتی حرفی... بخدا من باهاش ارتباط نمیگرفتم بخاطر اینکه از سوء تفاهم و ناراحتی دور بشم. وقتی من و مادرم باهم تصویری حرف میزدیم حسادت میکرد و میرفت پیش برادرم از بدی ما گفتن که اره با من حرف نمیزنه یه زنگ نمیزنه و... درصورتی که بخدا 5سال از من کوچیکتر بود اصلا زنگ نمیزد فقط پیام دوسه باری فقط انتظار از دیگران داشت... الانم برادرم دیگه خسته شد از کاراش و رفتاراش بماند که مادره چقد توهین و بی احترامی به برادرم کردن.... خیلیییی پشیمون شد از انتخاب اشتباهش الانم دیگه کلا جدا هستن هیچ ارتباطی ندارن.