2777
2789

من ۳۱ سالمه وقتی ۳سالم بود پدرم توی تصادف عمرش رو داد به شما،  من موندم یه مادر افسرده و ۵تا داداش ، زندگی خیلی سختی داشتیم و بخاطر اینکه مامانم عروس غریبه بود توی فامیل شوهرش ، هیچکس چشم دیدنش رو نداشت ، با دیه بابام همون سال ۷۵ مادرم برامون یه خونه گرفت و نشست ما رو بزرگ کرد ، از ۵تا داداشم ۴تاشون درس و مشق رو ول کردن چسبیدن به کار ، اولش همه چیز خوب و زندگی خوبی داشتیم ، ولی بعدا فهمیدیم ۳تا از داداشام معتاد شدن و به مواد مخدر اعتیاد شدید پیدا کردن ، اون زمانی که مادرم بیوه شد فقط ۲۷سالش بود کلا افسردگی گرفته بود و اصلا برای تربیت ما وقت نذاشت ، ولی باز بهش حق میدیم چون خیلی زجر کشید ، زندگیمون کم کم نابود شد و شدیم نقل و نبات محفل اوقات فراغت فامیل،  هیچکس حاضر نبود باهام ازدواج کنه ، چون تا میومدن زندگیم و داداشام رو میدیدن بی سر و صدا جلسه دوم خواستگاری خبری نمیشد ازشون ، ۱۷ سالم بود که تلفنی با یه پسر آشنا شدم پسره پلیس راهنمایی رانندگی بود و از خانواده درست ، خیلی همدیگرو می‌خواستیم،  ولی یکی از برادرام به شدت مخالفت کرد ،این برادرم کلا از بچگی زورگو بود و همیشه با زورگویی حرفش رو به کرسی میشوند، حتی گاهی وقت ها کتک کاری هم میکرد ، این برادرم یه طورایی بخاطر زورگویش حرفش تو خونه برو داشت ، و خیلی عذابمون داد ، دیگه نمیخوام بگم چه دردهایی که باهاش نکشیدیم، مخصوصا وقتی معتاد شد که دیگه نگم براتون چقدر زجرمون داد، خیلی حسودی می‌کرد وقتی فهمید برای من خواستگار اومده ، یکی دوبار تو دعوا گفت تو حق نداری شوهر کنی بری توی خوشی وقتی که ما معتاد شدیم و خوشی نداریم،  باید بمونی با ما درد بکشی ، خلاصه خواستگارم رو رد کرد و من موندم یه دنیا درد ، و تنها روزنه امیدم که همین پسره بود و با شرایطم کنار اومده بود و خانواده داغونم براش اهمیتی نداشت به قول خودش فقط خودم رو میخواست رو از دست دادم .

خواستگار زیاد داشتم ولی تا خانوادم و شرایط حاد زندگیمون رو میدیدن فرار میکردن، زد سال ۹۵ وقتی ۲۳ سالم بود منشی یه دکتر شدم و همه زندگیم رو بهش گفتم اونم از روی دلسوزی یا ترحم یا هرچیز دیگه ای بود اومد خواستگاریم ولی به شرط اینکه فقط ۱۴سکه مهرم باشه ، منم چون خسته بودم از زندگیم ، اینکه آرامش نداشتم ، اینکه زندگی سگی داشتم ، اینکه تو لجن زار زندگی میکردم ، اینکه هیچ پشت پناهی نداشتم ، حسرت یه زندگی خوب ، حسرت آرامش،  حسرت اینکه آروم سرم رو بالش بذارم ترس اینو نداشته باشم شب به شب یکی از داداشام بر اثر مواد مخدر توهم نزنه شب تو خواب منو بکشه ، چه ها نکشیدم ، مجبور شدم بر خلاف میل باطنی ام و برای داشتن یه سر پناه آروم قبول کنم و با ۱۴ سکه زنش بشم ، اون موقعه چون وضعیت خانوادم خیلی داغون بود دقیقا عین فیلم سینمایی ابد و یک روز ، که روم نمیشد به خانواده شوهرم بگم بیان خونه خودمون خواستگاریم ، فرستادمشون خونه دایی ام ، بعد هم ازدواج کردیم ، شوهرم بچه تهران بود ، منو آورد تهران ، یه عروسی مجلل برام گرفت که از خوشحالی توی دلم هق هق میکردم ، ولی همش سیاه بازی بود و حاضر نبودن حتی مامانم تو عروسیم باشه، که البته به زور مامانم رو آوردم که اونم داستانش مفصله، نگم براتون که هیچ جاه و جایگاهی تو خونه شوهر نداشتم بجز یه جای خواب آروم،  و مثل کوزت کارهای خونه خودم و مادر شوهرم رو کردن و مثل یه اشغال رفتار کردن باهام ، حدود ۶سال نیم زندگی کردیم و تمام این سال ها شبی نبود سرکوفت خانوادم رو بهم نزنه ، شبی نبود بهم بگه من نمیخوام از تو غربتی بچه داشته باشم ، شبی نبود کتکم نزنه و یکی از برادرام ، همین که میگم زورگوهه،  بهم گفت میخوام شب عروسیت بیام ، شوهرم گفت شرطش اینه ترک کنی ، اونم همون سال ۹۵ که من شوهر کردم ترک کرد و واقعا سر شرطی که با شوهرم گذاشت موند تا الان ، یکی دیگه از داداشام بر اثر مصرف مواد مخدر سال ۹۷ سنگ کوب کرد و مرد ، اون یکی هم زنش ولش کرد و رفت ، تو این ۶سال نیم که با شوهرم زندگی کردم هر غذای خوبی که میخوردم انگار که زهرمار میخوردم چون بد یا خوب خانواده من توی یه نقطه دیگه محتاج نون شبشون بودن ، مسافرت میرفتم تمام فکرم پیش خانوادم بود ، هرشبی که شوهرم اذیتم می‌کرد با همین برادرم که میگم خیلی زورگو و قبلا معتاد بود و سر ازدواج من ترک کرده درد و دل میکردم ، التماسش میکردم توروخدا سامان زندگیتون رو بسازید بذارید سرم بالا باشه جلو خانواده شوهرم ، اینقدر هرشب گریه کردم اینقدر هرشب دردمو بهش گفتم تا متوجه شدم رفتن یه وام گرفتن و یه کارگاه کابینت سازی با یکی دیگه از داداشام را انداختن

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز