2777
2789

بچه ها من دانشجو مترجمی زبانم و همراه درسم کار میکنم دوسال فروشنده مبلمان بودم خیلی اذیتم میکردن انتظار نظافت نمایشگاه داشتن یا همش غر که نمیفروشی و فروشنده رو انگار ابدارچی خودشون میدونستن .چند وقت بود که دوس داشتم حقوق بیشتری بگیرم چون دیسک گردن و کمر دارم از اون طرف دندون درد و عفونت و گوش و بیماری پوستی که با حقوق هایی که برا پاره وقت میدادن امکانپذیر نبود بیماری هام درمان کنم.خلاصه تو اگهی ها دیدم ی هتل نیرو پذیرش میخواد شرطشم فن بیان بالا بود .دیروز رفتم برا مصاحبه تا رفتم گفت بیا سرکار از فردا .از امروز منم شروع به کار کردم خیلی خیلی استرس داشتم چون میدونم وقتی تازه وارد جایی میشم استرس میگیرم سوتی میدم الباه دادم به رییسم جای اقای زارع گفتم اقای زهره🤣بچه ها درسته من الان به کار خیلی شاخی نرسیدم اما برا منی که ارزوم بود فروشندکی بذارم کنار کار خوبیه الان بقیش میذارم

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

اول این که خیلی زود مواردی که بهم اموزش دادن یادگرفتم دوم این که غروب یهو یه توریست چینی اومد همکارم نمیتونست باهاش انگلیسی صحبت کنه من چون انگلیسی بلدم پذیرشش کردم و بهش سوییت دادم.چیز که برام جالبه هتله تو محله ی خیلی بالایی نیس یا بین الملل نیس که توریست بیاد تو ی کوچس که ایرانی هم بزور پیداش میکنه ولی بدون مترجم ولی اومد و شد ضمانت کاری من چون رییسم خوشش اومد و گفت از فردا باهات قرارداد میبندم.خیلی دوس داشتم اینجا موندگار شم که شد و خداباهام یار بود 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز