منم خواهر شوهر حسودم هرجا میرسید بهم میگفت زشتی من خوشگلم،* من اعتماد به نفسم خیلی بالاست.*
شوهرمم چیزی بهش نمیگفت که دلش نشکنه
یبار بی خبر با شوهرم رفتیم خونشون، داشت با گریه به مامانش میگف چرا فلانی که من باشم
اینقد خوشگله، من عین میمونم
قشنگ همون لحظه سر رسیدم
دیگه ادم شد دختره عقده ای.🤣🤣🤣