۲۸ سالشه شغلش ازاده ولی باغ و خونه و اینا داره خیلی زرنگه...
دخترای شهرمون که سنشون بخوره یا شوهر کردن یا شاغل و دانشجو هستن که زن شغل ازاد نمیشن ینی این جوری جا افتاده
حالا ۲ ساله دس رو یه دختر گذاشته که دبیرستانیه دختره مادر بزرگم و زن دایی بزرگم رفتن ۲ بار گفته نه همش میگه تو بیا برو منم خودم نمیتونم تنها برم شهر دیگه زندگی میکنیم...
خلاصه که امشب اومد نوشت کسی پشتم نبوده هیچ وقت دیگه هم تو فکر من نرو اسم زن نیارین برام