عزیزم میخواستم واسه تاپیک دختر خالت کامنت بذارم کمکش کنم ولی قفل کرده بودی تاپیکو
ماهم مشابه این مورد رو داشتیم تو فامیل
من باشم میفروشم بعد زینک و ویتامین میخرم تقویت میکنم باز در بیاد باز میفروشم
اسی دلم کباب شد واسه دختر خاله ات🥺اگه دخترمن بود شوهرشو تیکه تیکه میکردم 10بارم طلاق گرفته بود باز طلاقشو میگیرفتم میاوردم پیش خودم و نمیزاشتم باهر خری ازدواج کنه واقعا موندم این پدرومادرا وجدان ندارن قلب ندارن بچه اشون این همه داره زجر میکشه بعد اینا میگن عیب نداره بساز مردم حرف درنیارن
راجع ب تاپیک قبلیت حالا ک شوهرش دوسش داره و طلاقش هم نمیده بنظرم از شوهرش بچه دار بشه و سرش با بچه گرم باشه وحداقل یه دلخوشی داشته باشه و چون خانم اولیه با بچه هاش و شوهره خوش میگذرونه اینم بگذرونه و اون هم ببینه.
کم کم شرایطش بهتر میشه هم از نظر مالی میتونه گلیمشو از اب بکشه هم اینکه خانم اول هم شاید خسته بشه بخاد یه روزی بره
اگه دخترخالت دوسداره میتونه ب کاری مشغول شه سرش رو گرم کنه ک زیاد با بقیه برخوردی نداشته باشه اگه شوهرش ب کار بیرون راضی نمیشه یه کاری محدوده کنار خونش یا داخل خونش هم میتونه پول دربیاره و هم جمع کنه هم یه کاری یاد میگیره
از ثروت اونا استفاده کنه و خودشو بالا بکشه از نظر شغلی ،مالی هرچیزی
میدونم خیلی خیلی شرایطش سخته و حسش عوض نمیشه و ناراحتی میکنه و ناخوداگاه این شرایط بوجود اومد یه راه حل منطقی باید پیدا کنه و بدون احساس باید تصمیم بگیره!
والا اگه دو تومنم بود می‌فروختم پول لازمم
ولی مو ندارم
ناراحت نشیا اولش گفتم دختر خاله ات حقشه اخرش دلم سوخت گفتم چ خاله بیخودی داری ب خاطر حرف مردم میگه بسوز تا عمرت بسوزه
سلام عزیزم چرا تاپیک داستان دخترخالتون ترکید؟
من اولاش بودم 😢باز میذاری؟
به نظرم به دخترخالت بگو بیاد نی نی سایت اونجا تنهاس اینجا دردودل کنه و بقیع راهنماییش کن اونجا تنهایی همشو بریزه خودش افسرده و پژمرده میشه
سلام عزیزم خودمم الان اومدم دیدم ترکیده
چون بچه کوچیک دارم دیگه پر بازدید شد نتونستم جواب پیامارو بدم فوش و فوش کاری شد و توهین قومیتی و ....دیگه قفل کردم الآنم که دیدم ترکیده
مهم نیست از اولم من فک نمیکردم بره پر بازدید بهتر که ترکید انقد اعصابم خورد شد
فک کن دختر خالم بیاد با اون اوضاعش این فوشا و توهینارم بشنوه البته با تشکر از کسانی که راهنمایی کردن
اها من صفحهای اولش بودم اخراشو ندیدم
ولی اولا خوب داشتن نظر میدادن و راهکارو راهنمایی که حداقل خودشو نبازه تو زندگی و تو اون موقعیت!
هم طرز نوشتن خوب شما زندگیشون مثل رمانا شده بود واقعا فک نمیکردم اینطوری هم باشه خیلی ناراحت شدم براشون😢
همون شبی که من تاپیک زدم خیلی دوستانه هم درد دل کردیم هم و راهنمایی و هم گلایه
فرداش من اومدم یه سر سایت دیگه از توهین به دروغ گویی و رمان نویسی و حرف حدیث پشت سر دخترای مشهدی و کرد و لر بلوچ و عرب و ترک همه مثل چی به جون هم افتاده بودن در حالیکه من یه کلام حتی اشاره هم نکردم ماله کدوم قومیت هستن
انقدرم فوش دادن ب دختر خالم که نگو
اونایی هم که ترکوندن از حرصشون که قفل کردم نتونستن فوش بنویسن گزارش زدن
وقتی شوهر طلاق نده راه جدایی و طلاق خیلی سخت و طولانی میشه
در همون حین اگر قضیه دادگاهی بشه شرایطش تو خونه بد و بدتر میشه و خونه خانوادشم نمیتونه بره چون حمایت نمیکنن
الان لج شوهرش و پدرشوهرشم اینه اگر برای این خونه جدا بگیرن بقیه عروسا هم همصدا خونه جدا میخوان کل نظم خونه از هم می‌پاشه
چقدر به آدم احساس پوچی دست میده انگار زندگیت هیچ حدفی نداره .. فکر کن ازدواج کنی به هوای خوشبختی و بچه دار شدن و زندگی خوب کنار خانوادت ... حالا ازینور که مادر پدر خودت میگن خودت کردی بسوز بساز... ازونور هم زندگیت رو هوا ...بین جمعی که فقط شوهرت میخوادت اونم برای همخوابی... و اختیار هیچی دیگه نداشته باشی ...
نه راه پس داره نه پیش نه میتونه طلاق بگیره .. بگو فکر کنه و همونجوری مثل اول خیال کنه هووش خونه باباشه .اونم یکی از جاری هاشه طبقه پایین .. به این فکر نکنه که هووشه
همون زندگی که میخواسته شروع کنه رو ادامه بده ... فقط یه یک سالی لااقل به فکر بچه نباشه تا عادت کنه به زندگیش...
و مهم تر از همه با پدر شوهره خوب باشه احترام و مهربونی و سیاست هرچی باشه مرده و بامحبت جذب میشه .. مخصوصا جلو پدر شوهره بی احترامی یا چیزی به هووش نگه ..
دم پدر شوهرو داشته باشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
49 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
50 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
