2777
2789
عنوان

خواستگاریم بهم خورد هم ناراحتم هم خوشحال

| مشاهده متن کامل بحث + 4406 بازدید | 117 پست
جلسه  سوم بود اومدن..گفتن صحبت مهریه کنیم بابام گفت فعلا زوده حالا  حرف دختر پسر  بهم ...

پدرت حرف معقولی زده 

خوب هنوز بابد بیشتر آشنا میشدین برا مهریه و عقد هم زوده واقعا

اینایی که میگن حق داره از اونایی هستن زرت میشینن سر سفره عقد پس فردا هم میگن خدایا ما سیاه بخت شدیم

#اهدای عضو_اهدای زندگی من حامی اهدای عضوم    

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

پدر من معتقد حرف  تو دهن نیفته اول  دخترپسر اوکی باشن.ما کلا ۲ ساعت حرف زدیم

یعنی هرخواستگاری بیاد اول باید اکی بشین بعد برین تحقیق قبول کن حرف پدرت منطقی نبوده و همه جا برعکس اینه 

شب رفیقه خوبیه ولی زیاد سوال میپرسه🩶او خداوند ناممکن هاست، تو برممکن ها گریه میکنی؟🩵🌈چنان روزی رسان روزی رساند که صد عاقل از آن حیران بماند️🩷😇

سلام جونت راحت شد وگرنه هرروز تاپیک میزدی 

اخه با سه جلسه میشه تصمیم گرفت پنجاه سال برس زیر یه سقف چه مغرور ما که اوکی بودیم برای بابات هنوز هیچی نشده زیر پوستی شاخ و شونه کشیده باهمین یه تک جمل

این ادم حتما اذیتت میکرد خوب کردی رد کردی گلش روهم بنداز دور

یعنی هرخواستگاری بیاد اول باید اکی بشین بعد برین تحقیق قبول کن حرف پدرت منطقی نبوده و همه جا برعکس ا ...

خب وقتی هنوز صحبتی نشده چ‌ تحقیقی.با ایناس کار ندارم مهم برام اینا فهمیدم پسره  از خودش اراده  نداره 

  
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792