واسه منم گم شد همه جای خونه و حیاط و مسیر خونه مامانم تا خونه خودم و گشتم .آب شده بود رفته بود زمین
صبح زود که مامانم خونم خواب بود پاشد نماز صبح بخونه بعد. اینکه دعا کرد پیدا بشه اومد دراز کشید بخوابه کنار دستش افتاده بود
جایی که صد بار جارو برقی کشیدیم و گشتیم .خیلی عجیب بود