یادمه برای عید ۱۴۰۲ رفتم برای برادرم یه کت جین خریدم..
پول زیادی نداشتم و فکر میکنم پولی که اون ماه اومده بود به حسابم حدود سه تومن بود..
هفتصد تومن دادم به اون کت...
و برای خودمم هیچی لباس عید نخریدم..
تنها چیزی که به عنوان عیدی یا یه چیزی که باعث بشه فکر کنم به خودمم اهمیت دادم، خریدم، یه سررسید برای خودم بود..
بعد که با کت خوشحال اومدم پیش مامانم، مامانمم نه گذاشت، نه برداشت، اومد گفت که یه تیشرت سفیدم میخواد باهاش..
اونم باید میخریدی
وگرنه پوشیده نمیشه و به درد نمیخوره:)
خب منم پول تیشرت رو نداشتم...
و موجودی حسابم حدود سیصد تومن مونده بود..
بعدم انقدر جلوی برادرم از سایز اون کت ایراد گرفت، که برادرمم خیلی رغبت نکرد بپوشه اونو..
(اضافه وزن داشت و خب مجبور بودم بزرگتر بگیرم که اندازه باشه، و قدش کمی بلند بود، که میتونست بده خیاط درستش کنه:)
یعنی قشنگ درس عبرت شد که دیگه از خودم نزنم..