2777
2789
عنوان

گاهی حس میکنم خالم دختر مادرمه

159 بازدید | 13 پست

مادرم وقتی جوون بوده، مثلا اواخر نوجوونی تا وقتی که جوون شده و بعد ازدواج کرده، میشده دقیقاسال های تولد خالم. مامانم مثل بچه خودش باهاش رفتار کرده، لباس درست کرده براش بازی کرده باهاش و ... کلا از لحاظ عاطفی و گاهی مالی در حد همون زمان تامینش میکرده.

بعدا ازدواج کرده با پدر من، یه ازدواج غلط، مادرم شاغل بوده. همیشه ما رو میذاشته پیش بقیه واصلا یادش نمیاد که ما چطور بزرگ شدیم. الانم که بزرگ شدیم، باز با خالم صمیمیه. با اون جوره، اون مورد قبولشه و ... ( البته اینا جنبه های منفی زندگیمونه که میگم، جنبه مثبت هم بوده ولی الان مشکلم ایناست) احساس سنگینی و تنهایی میکنم. بدون خواهر، با برادری که تقریبا حضورش صفره. گاهی که میام با مادرم صحبت کنم فقط بحثمون میشه.

واقعا چرا؟!

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

منم تک دخترم

نکه بگم مادرم دوستم نداره

ولی با خاله هام صمیمی تره

با داداشام صمیمی تره

کلا انگار دوست نداره با من صمیمی بشه یا نمیتونه


در عوضش من با پدرم خیلی صمیمی ام در حدی ک راز ها و درد و دلامو بش میگم.

انقد دوس داشتم مثلا مادرم وقتی میره بیرون ی چیز حتی کوچیک ببینه و برام بخره،حتی مثلا خوراکی...


بازم میگم دوستم داره ها ولی رابطمون خیلی خشکه و اکثرا هم دعوا میکنیم باهم

زغوغاىِ جهان فارغ!!!🙃
الان چه ربطی داشت به خالت،بعد طبیعی هست تو ومادرت هم نظر نباشین یا ذچدوست خوب تاکید میکنم دوست خوووو ...

بچه داریاشو با خالم کرده یه کودکی شاد و امن بهش داده برا من دیگه وقت و حوصلش رو نداشته.

واقعا چرا؟!
اخی😍😍دختر بابایی بودی خیلی خوبه اینطوری 

اره

ولی میدونی گاهی اوقات ادم دوس داره با مادرش حرف بزنه و رابطش صمیمی باشع

مثلا همین امروز رفتیم بازار و مادرم برا شاگرداش ک بچه دبستانی ان گل سر خرید و یهو ی جاسوییچی بامزه دید گفت اینو برا فلانی بخرم(کوچیکترین شاگردش)

که ب مناسبت عید غدیر بهشون بده!


یهو حسرت خوردم که مادرم این چیزا رو هم بلده ها ولی چرا برا من اینجوری نبود؟


البته خودم ی پسر دارم هررررجا هر چیز بامزه و گوگولی ببینم میخرم براش و کلی کارایی ک دوس داشتم مادرم برام انجام بده رو براش انجام میدم.

زغوغاىِ جهان فارغ!!!🙃
اره ولی میدونی گاهی اوقات ادم دوس داره با مادرش حرف بزنه و رابطش صمیمی باشع مثلا همین امروز رفتیم ...

ای بابا... پس برا شما هم معلمه... .

با دوستان دیگه هم که صحبت میکنم و وضعیت مشابه دارن، مادراشون همینطورن.

واقعا چرا؟!
ای بابا... پس برا شما هم معلمه... . با دوستان دیگه هم که صحبت میکنم و وضعیت مشابه دارن، مادراشون هم ...

اره اکثریت همینن


مثلا من همسر سابقم ی شهر دیگه بود شغلش با بچه کوچیک خیلی سختم بود

ب مادرم میگفتم تورو خدا بیاین شهر خودمون 

چون بابامم باز نشست شده بود همون سال

ولی میگف نه من اینجا بیشتر احساس ارامش دارم


زد و خاله کوچیکم افیردگی شدید گرف

فقط یبار ب مادرم گف اگ تو بیای شهر خودمون و من پیشت باشم حالم خوب میشه

باورت میشه؟؟؟زودی اسباب کشی کردن و برگشتن

و تا مدتها خالم خونه ما بود با دوتا بچش 

و تا زمانی ک خداروشکر حالش خوب شد.

زغوغاىِ جهان فارغ!!!🙃
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز