بچها من تازه عضو شدم ممنون میشم کمکم کنید
من عاشق شدم وافعا نمیدونم چجور بیانش کنم طرفو فقط تو یه مهمونی دیدم حس کردم اونم یه علاقه های داره چون دزدکی نگام می‌کرد میومد پیشم نه کلمه ایی حرف نه پیامی هیچی فامیلمون دور مادرش با مادرم رفت و اومد داره
الان فقط یه چیزی گیجم کرده استرس میده نکنه دوست دختر داشته باشه و...
ولی حس ششم قویه حس میکنم اونم ...
امروز بعد مهمونی باز اتفاقی منو دید ولی من اصلا نگاش نکردم نمیدونم توجه کرد یانه پوففف از شدت دوست داشتن گریه ام گرفت اومدم خونه 🥲🥲🥲
ممنون میشم جواب بدید چیکار کنم ارتباطمون واقعا محدوده
اینستامم پاک کردم حتی ....از،گوشی یکی دیگ دیدم پیچشو چک کردم دوست دختر نداشته باشه😆😆
من به قیافه اش و اینا کاری نداردبه اندازه کافی به دلم‌نشسته
روحشو حس کردم اون وقار و شخصیتشو اصلا نمیدونم چم شد برگشتم خونه گریه ام گرفت یجوری به دلم‌نشسته نمیدونم چجور
منی که انقدر سنگدل بودم ....🫠🫠
درک میکنم
منم همینطور شدم بعد دو سال که امید الکی داشتم و با افت تحصیلی شدید الانم حتی برای کنکور نمیتونم بخونم
اون پسره هم سهم من نیست بهم نمیخوریم
والا به رفتاراش توجه کن یا اگه برادر داری و طرفت باهاش صمیمه از برادرت بپرس ببین چی میگه
این تاپیکو دیدم دردم تازه شد😔لعنت به اون مراسمی که چشامو تو چشمای ابیش انداخت
نه برادر ندارم
نمیدونم چجور بفهمم ولی تا اونجایی که شنیدم واقعا خیلی اخلاقشون خوبه ولی باید به یکی بگم یکم آمارو نامحسوس بگیره 🤣🤣🤣
باورت نمیشه انگار آشنا بود برام روحش انقدر که من حسش کردم اومدم خونه گریه ام گرفت
درست میگی
باید اول مطمعن شد مطمعن باش فرد درست سرراهت قرار میگیره نگران نباش
عزیزم من حرکاتشو دیدم یکم حسسسمم میگه شاید امکانش اینا باشه ولی تا مطمعن نشم کاری نمیکنم
ف.ال تا.رو..ت اینا منظورم بود که درسته نه این الکیا
