من و مادر شوهرم دیشب خونه یکی از اقواممون ک اقای خونه میشه دوست جون جونی شوهرم
اونجا ک رفتیم هی به زنش بی احترامی میکرد اصلا تعجب کردم گفتم آخه دوست همسرم همچین اخلاق گندی داره هی بهش میگفت صداتو بلند نکن هی اینطوری حرفای بدی بهش میزد بیچاره
حالا بعد اینکه برگشتیم گفتم بهش چرا دوستت واقعا اینطوریه ی آهی کشید گفت نکن برات اینقدر یادش میدم ک با زنت خوش رفتاری کن گناه داره اون با مامانش فقط خوبه با زنش نه
بهم گفت ک درسته ک پدر و مادرم منو به دنیا اوردن درست احترام به جا ولی اولویت من تویی ک من خیلی هواتو دارم جلو جمع باهات خوش رفتارم پشتتم 🥺 اینقدر کیف کردم
من و همسرم خونمون مستقل نیست با خونواده شوهرم زندگی میکنیم بم گفت تو اکه بگی من با خونوادت نمیسازم خونه میخوام برات میگیرم چون تو اولویتی و اینا چقدر کیف کردم🥺❤️
بهم گفت فقط شرایط خونه گرفتن رو تو این اوضاعی ک داریم نمیتونم برات خونه بگیرم وگرنه میگرفتم
اولین باره اینطوری میگفت کیف کردم
ولی خب همه اینایی ک گفتم رو همشون رو داره
یه اخلاقیی داره اصلا قابل تحمل نیست ولی با سیاستم داره عوض میشه