این فهمید خونه ما سه دونگ سه دونگ به اسم من و شوهرم.
اخر سر دو دانگ پدرشوهرمو مجبور کرد ، زد به نامش.
میدونی خوشم میاد بی داد و قال ، کارش پیش میبره.
برعکس من، عصبی میشم، داد و بی داد، زمین و زمان بهم میریزم.
منم دارم کارآموزی میکنم پیشش.
ولی در کل با من خیلی خوبه، روابطمون خوبه.
ازاری ندارن خانوادگی خدایی ها