خواهر زادم ۳ و نیم سالشه خیلییی بهم وابستس با اینکه خاهرام زیادن ولی از بینشون منو خیلی دوس داره دیز به دیر میرم سمتشون ولی خب همیشه میاد مادرش میبینیمش بعضی وقتا ک خونشونم دزدکی ک خابه میرم خونمون بعد ک بیدار میشه میبینه نیستم خودشو میکشه از گریه؟ چیکار کنم یکم از وابستگیش کم شه؟
همیشه هم بریم بیرون هرکدوممون بخاد بره خونش پیله میکنه به من بریم باهامون