من یه مدت بود که دیگه داشتم کم کم اعتقاداتمو از دست میدادم چون آدمای اشتباهی رو توی زندگیم راه دادم و به راه غلط کشوندنم🙂
ولی الان که پدربزرگم فوت کرده تصمیم گرفتم توبه کنم
چون ممکنه روحش از کارای من آگاه باشه
رفتم وضو گرفتم اول دو رکعت نماز به نیت پدربزرگم خوندم و بعد نشستم چند تا سوره که توی نت نوشته بود برای فوت شده خوبه خوندم است اصلا نمیدونم چرا همچین حسی رو هیچ وقت تجربه نکرده بودم همیشه قرآن میخوندم اینطوری نبودم
یهو انگار سبک شدم و آرامش پیدا کردم دیگه به فکر سختیای بعد از مرگ پدربزرگم نبودم🥺
پدربزرگم همیشه میگفت تو رو از همه بیشتر دوست دارم میگفت دوست دارم مومن باشیا بعد مرگم تو باید جای منو بگیری
هر وقت نماز میخوندم با ذوق و شوق مینشست نگاه من میکرد و زل میزد به من
میگفت قرآن بخون که قرآن خیلی خوبه بابایی
میخوام حجابمم درست کنم ولی در حدی که موهام بیرون نباشن نمازامو سر وقت بخونم قرآن بخونم
نذر کردم به نیت باباجونم پای پیاده برم کربلا زیارت امام حسین و پدر و برادرش تا محرم و اربعین
به نظرتون تا اون موقع میتونم مدارک و پاسپورت و .... جور کنم و درست؟😭
به نظرتون اگر من اون آدمی بشم که پدربزرگم دوست داشت خوشحال میشه اون دنیا؟میخوام کاری کنم که آرامش داشته باشه