خواهرشوهرم تازه زایمان کرده خونه مادرشوهرم میخابه بخدا میرم اونقد کمک میکنم میگم مادرشوهرم اذیت نشه برادرشوهرم چنتا اسباب بازی داغون اورده پسرم گریه کرد یکیشو دادم بازی کنه خاهرشوم یهو داد زد سر خاهرزادش برو مشبارو ببند بزار اونور دیدم به مادرش اشاره میکنه اسباب بازیو نشون میده منم بزور گرفتم اسباب بازیو دادم بخودشون بخدا اگه نو بودن نمیسوختم یعنی از صب کارکردم ارزش یه ماشین شکسته رو نداشت الانم نشستم اصلا حرف نمیزنم همش میپرسن چته میگم سرم درد میکنه