به خاطردرددلایی که کرده بودم ازرفتارشوهرم توموقع ناراحتیم اونجوری نبودکه مامانم بگه ازش بدم میادبالاخره دلخوری هایی بود.الان موندم برم تعریف شوهرموبکنم براش یابزارم خودش خوب شه
البته به جز درددلای من خواهرمم رفته بدگویی شوهرمو برامامانم کرده
هععی منم چوب همین چیزی رو خوردم و الاپشیمونم
چطور دلت میاد مامانتو با درد و دل کردن ناراحت کنی آخه؟
نفهمیدم چی شد ولی حتما بدش میاد دیگه
مگه شما از همه خوشت میاد
اشتباهه که ادم پیش مامانش دردودل کنه مامانا اصن نمیتونند منطقی فکر کنند...
تا عمر دارند فراموش نمیکنند
هیچ وقت هیچ وقت راجع ب زندگیتون پیش نزدیکانتون گلایه نکنید. شما اونموقع ناراحت هستید و بعدش از دلتون در میاد ولی اونا دیدشون نسبت ب طرف برا همیشه عوض میشع
منم این اشتباهو کردم
هیچوقت بحثای خونتون رو حتی به مادرتون نگید شاید شما ی روز فراموش کنید اما مادرا واس همیشه کینه میمونه رو دلشون و دیدشون کلا عوض میشه نسبت به اون آدم و خانوادش
ببین هر وقت ناراحتی به قول خودت میری درد ودل میکنی که خالی بشی شما خالی میشی مادر را پر میکنی واز اونجای که اون مادره وشما را دوست داره نمیتونه تحنل کنه وعکسالعمل نشون میده
خودت مقصری رفتی بدشو گفتی دوس داری حلوا حلواش کنه ؟
دعوارو تو خونه خودتون حل کنین
بزرگترا رو قاطی نکنین
مامان من از رابطه من و شوهرم و مسائلمون هیچی نمیدونه صفر،تازه گاهی تعریف هم میکنم ک الکی اینجوریه ،
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
