بنظرتون حق دارم ناراحت بشم

نمی‌دونم والا کسی که طلاق گرفته اونم با کلی دعوا کشمکش واسه چی میاد ختم تازه شبم اونجا موند خوابید 

بهش گفتن نیا گفته 20 ساله براشون رفت آمد داشتم باید بیام با معرفت شده واسمون 

اصلا دویست تو این زمونه پولی نیس آدم خجالت میکشه همیشه من واسشون کادو زیاد بردم بخدا پسرش رفت کربلا 14 سالش بود ی میلیون با ی دسته گل بردم آنوقت اینجوری کردن ولی واس دختر شوهرم همشون دو میلیون تا ده میلیون کادو دادن بیشعورن واقعا 

پرو پرو روبرو من شوهرم نشسته سلام احوالپرسی با مون حرفم میزد تازه گاهی هم خواهر شوهران تحویل گرفته بودن اون من سگ محل کردن نیشخند هم بهم میزد اصلا کار اون خانم مهم نیس واسم ولی از خواهر شوهر جاری نا محترم ناراحت شدم از آدم دو رو بدم میاد 

اصلا تا حالا خوشم نمیومد به کسی بالا نگاه کنم فخر بفروشم ولی واقعا از الان رفتن تو لیست سیاه من 

‌اخه بچه ها تو ختم نبودن ک در ضمن بچه ها خیلی بزرگ هستن اینا میتونن با خود بچه ها رفت آمد کنن تحویلشون بگیرن مستقل هستن بچه ها متاهلن 

تحویل گرفتن ک از اول مراسم چهار تاشون دور اون بودن حتی صرف شام تا خدافظی همش هم پچ پچ خنده جالب ترش اینه ک تا ی هفته پیش خونه من بودن جاریم میگف به درک ک طلاق داد آدم نبود خواهراش هم شوهرم میگه تا وقتی زن من بودهمش تو دعوا قهر بودن اصلا شوهرم ک همیشه طرف خواهرش هنگ کرد گفتم تو جمع هیچکی من غیر اونا نمیشناخت من همش سرم تو گوشی بود غریبه غریبه بودم خیلی شرایط بدی بود ی روز کامل هم بود کسل کننده بود واقعا تنها بودن تا این حد

اصلا از همون روز تو همون مراسم رفتارم براشون تغییر دادم زیادی مهربون بودم باشون میومدن سه روز خونم میموندن بهترین پذیرایی انقد راحت بودن همه جا خونه سرک میکشیدن حالا بیان اگه راست میگن 🤨

قرار نیس دعوا کنم که مثل خودشون میشم کادو اندازه ک آوردن میبرم 

تو مهمونی پذیرایی مثل خودشون می‌کنم ی جور غذا نه س مدل ده مدل دسر پیش غذا سالاد تحویلشون نمیگیرم بیان س روز بمونن بریزن بپاشن منم کلفتی کنم واسشون آنوقت برم خونه خودشون قشنگ قبلش میگن فردا مهمونیم ک نکنه ما بمونیم خونشون 

شما سیاست بلدی بگین ممنون میشم 

خانواده شوهر بخان گیر بدن اذیت کنن بالاخره از تعریف هم گیر میدن 

خانواده شوهرم بعد قرنی می‌روم یا میان خونم همش ترکی حرف میزنن من اصلا نمیفهمم خب زشته من اینجا فقط بشور بساب شما شدم چهار کلمه مثل آدم حرف بزنین یا داداش صدا میکنه تراس یا تو حیاط آنوقت من اگه با مادرن چیزی بگم یواش شوهرم میپزسه یا ناراحت میشه اخه بیشعوری تا این حد همه چی مال ما عیب با داداشش داره حرف میزنن من میرم داخل قطع میکنن خب واقعا موضوع چیه