سلام لطفا من رو به عنوان خواهر یا دخترتون راهنمایی کنید قراره برای زندگیم تصمیم بگیرم و به نظرم این تصمیم توی زندگی از مهم ترین تصمیم هاست همه این موقع ها از ته دل میخندن و شادن اما من استرس دارم و واقعا از اشتباه بودنش میترسم ترسم از این هست که طرف مقابلم با من خوشبخت نشه از اینکه من نتونم تحمل کنم از اینکه درست نسبت بهم دیگه شناخت پیدا نکنیم راستش من از ۱۶ سالگی خواستگار داشتم تا الان که ۲۷ سالمه ، آشنا و غریب اما تا الان هر کدوم رو به دلایلی که الکی هم نبوده رد کردم مدتی هست که خودمم دلم میخواد برم سر خونه و زندگی خودم اما متاسفانه هر چی فکره میاد تو سرم که تو اینجوری تو اونجوری شاید بعدا پشیمون شی خلاصه از این فکرایی که سراغ هممون میاد در حال حاضر خواستگاری دارم که فقط یکبار دیدمش یعنی برای آشنایی بیشتر اومدن خونمون خانوادم تحقیقاتشون رو کردن اون آقا هم همینطور اما ما صحبت خاصی در مورد خودمون نکردیم برای قبلیا سوالات زیادی میپرسیدم و تو همون جلسه میفهمیدم شخصیت طرفمو دوست ندارم اما این یکی رو نمیدونم به خاطر خودم که دلم میخواد زودتر برم سر خونه و زندگیم دارم به بیخیالی طی میکنم یا به خاطر خانواده که میگن ایراد الکی نگیر همین خوبه قبول کن دارم سرسری میگذرم اما ترسه ولم نمیکنه دست و پام زده میشه وقتی به این فک میکنم قراره دو روز دیگه بیان خونمون و من هیچ حرفی ندارم بزنم چی بگم ؟ چه حقوقی رو ازش بخوام ؟ حق تحصیل و کار و خروج از کشور رو بگیرم؟ چجوری بگم این حقوق رو میخوام که طرفم حس بدی بهش دست نده که حساس نشه ؟ شما از سوالاتتون از اینکه راجع به چی حرف زدین بهم میگین ؟خیلی از خانمها سیاست های زنونه دارن اما من تا تحت فشار زیاد نباشم و تا از کوره در نرم نمیتونم از خودم دفاع کنم مثلا اگه یکی طعنه یا کنایه بهم بزنه بلد نیستم چی جواب بدم اینا رو شما ها از کجا یاد میگیرین ؟؟؟خداااااا واقعا گاهی اوقات از خودم ناامید میشم😭 منتظر راهنمایی هاتون هستم 🥺