مطمعنم واسه همه اتفاق افتاد
یکم بگید بخندیم😂😐
خودم:
رفتیم مراسم فامیل مادری تو روستای شمال. دختر مرحوم تقریبا 50 سال به بالا بود. شب قبل هوا بارونی بود زمین خیس و گل بود. روستاشونم آسفالت نبود و شیب داشت. این بنده خدا خواست بره بغل مادربزرگم که تازه از ماشین پیاده شده بود، خودشو از بالا ول کرد که بیاد پایین زمین سر خورد و چون چاق بود چند دور قل خورد تا رسید به مادر بزرگم😂😂😂😂😂
واکنش بقیه با خودتون😂😂😂😂