2777
2789
عنوان

آقا من از مردا متنفرم به کی بگممم

| مشاهده متن کامل بحث + 516 بازدید | 36 پست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

من یکم دیر تر رفتم دیدم داییم داره یه چی عربی میخونه برگام ریخت گفتم دایی چی میخونی گفت داری بابا دار میشی و خندید

از اونجایی ک آدم رکی هستم گفتم دایی چقد طنزی

مرده هم خندید و دست مامانمو گرفت

مامانم یکم معذب خودشو نشون میداد و سرشو انداخته بود پایین 

اونجا بود که فهمیدم زندگیم تموم شد

داد زدم گفتم این مسخره بازیا چیه مامان داری چیکار میکنی به مرده گفتم دستشو ولکن گفت باشه دخترم چرا عصبی میشی اما ما به هم حلال شدیم باید کم کم عادت کنی زدم زیر گریه اما نمیخواستم اون لعنتیا ضعفمو ببینن

گفتم منو ببرین خونه داییم پاشد دستمو گرفت منو کشون کشون برد بیرون گفت چقدر خودخواهی نمیتونی خوشحالی مامانتو ببینی گفتم چرا به من هیچی نگفتین گفت چون لازم نمیدیدم بهت بگم

اسی واقعا داستانت یه جوریه 

آره داستانم از وقتی بدنیا اومدم یه جوریه 

دوست ندارین میتونین ترک کنین میگم یکم آروم بشم و شاید بچه ها بتونن راهنمایی کنن تاپیک قبلیمم گفتم از ترحم متنفرم

رفتم داخل به مامانم گفتم مگه نمیگفتی تموم زندگیتم مگه زندگیمون خوب نشده بود؟ 

چرا خرابش کردی من که دوست داشتم من که خدا رو شناخته بودم زدی همه چیو نابود کردی خانم ایکس

مامانمم پاشد گفت خیلی نمک نشناسی تموم خوشیمو گذاشتم برا ت روز دختر با اینکه قسط داشتم رفتم برات هوار هوار چیزی خریدم داییمم گفت ولشکن این سگ مثل اون سگا بی چشم و روس😂💔

من پست قبلیتو خوندم عزیزم معلومه که دختر خیلی باهوش و دلسوزی هستی   ببین گلم در مورد مامانت اون یه خانم عاقل و بالغه از زندگی با پدرت که هیچی نصیبش نشد اون بعد تحمل این همه رنج و سختی  حق داره خوشبخت بشه زندگی کنه خودش تصمیم بگیره در این مورد و تو هم بعنوان یه دختر عاقل این فرصتو ازش نگیر 

زندگی به غیر از عشق و محبت به خودتون پولم میخواد نمیتونه که برات همه چیزو فراهم کنه در صورتی که توان مالیبو نداره

تو باید همه جوره به قضیه نگاه کنی 

درست اون آقا نمیتونه جای پدری باشه که هرچند خیلی بهت بدی کرده   اما میتونی با رابطه خوب و سالم از حمایتش برخوردار بشی اینطوری هم مامانت هم خودت زندگیتون شاد و سالم‌تر میشه 

پس یکمم به مامانت بیشتر فکر کن  خودخواهی رو بزار کنار عزیز دلم

رفتم تو ماشین نشستم زدم زیر گریه مامانمم اومد نشست گفت ببین من که دارم میرم خونه ولی نمیدونستم تا اینقدر سگ صفتی و خودخواه گفتم چرا به من هیچی نگفتین گفت الان که فهمیدی داری اینکارو میکنی از قبل میگفتیم دیگه واویلا بود بعد داییم واسه ماموریتش مرخصی رد کرد و نشست تو ماشین تا خود شهرمون نفرینم کرد مامانمم گفت دیگه دختر من نیستی و دیگه کاری به کارت ندارم 

چیکار کنم بچه ها انگار رابطمون چشم خورده😭

هی دوستام میگفتن وای مامانت فلانه چقد دوست داره و... 

شنبه هم امتحان دارم ذهنم درگیره نمیتونم بخونم

صبحم که پاشدم دیدم داره گریه میکنه

من پست قبلیتو خوندم عزیزم معلومه که دختر خیلی باهوش و دلسوزی هستی   ببین گلم در مورد مامانت اون ...

نمیتونم ببینم مامانم با یکی دیگس من اون مرده رو نمیخام

اون که چند سال صبر کرده میزاشت وقتی ازدواج میکردم میرفت با یکی دیگ🥲💔

نمیتونم ببینم مامانم با یکی دیگس من اون مرده رو نمیخام اون که چند سال صبر کرده میزاشت وقتی ازدواج م ...

عزیزم بهت گفتم خودخواهیو حسادتو  بزار کنار تو که دیگه بچه نیستی با اینکارا زندگی اونارو هم جهنم میکنی توهم دوسال دیگه میری دانشگاه مامانت تنها میشه  خب چه کاریه اونموقع ازدواج کنه یا الان دوسال دیگرو کی دیده بزار ازندگیش لذت ببره توهم همینطور 

چرا اینقد لجبازی میکنی مگه بچه ای

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792