من که به خاطر مهریه قراراوم به هم خورد ولی من خودم پیشقدم شدم و با همسرم صحبت کردم تنهایی در پارک و همسرم کوتاه نیومد البته دلایل منطقی میاورد و من قبول کردم بعد ۱۰ساله که داریم زندگی میکنیم و یه پسر هم داریم.به نظرم اگه مرذ خوبیه ارزششو داره که پیشقدم بشی
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
دوست عزیزم منم نامزدیم بهم زدم منتها من اخلاقا رفتاراش و خاله زنکی بودن و دخالت های خانواده ش بود ک بهم زدم اشنایی منم سنتی یود کاملا ولی زمانی ک صحبت کردم و شرایطم گفتم اوکی بود حتی با خانواده م صحبت کردن و پدرم گفتن من مهریه دخترم ۳۱۴ تا هست برو مشورت کن با خانواده ت اگ اوکی بودن بسم الله اومدن بله برونم همون ۳۱۴ تا شد مهریه م گذشت بعد دوماه پسر گفت بهم مهریه ت کم کن بکن ۱۱۴ گفتم اولا بزرگتری صحبت کرده دوما مگ ادم بی ارزشیم یا اصن ارزشم ب سکه این چیزاس ک بعد دوماه چرتکه انداختی واسم گف ن نمیدوستم همه دارن بم میگن زیاد زدی منم گفتم ب خانواده م ابطور میگه خانوادع م گفتن ادم چقد دهن بین ایا اونای ک اومدن گفتن بش نگفتن بش پ شما تضمین زندگی ای خانم میکنید بقول بردارم میگف اگ ادم خدای نکردع ب تهش فک کنه هنر کنه همون ۱۱۴ تا بدع منتها بحث سر ارزش و احترام ادماهاست .
دایی من کلا 14 تا سکه انداخت برای زنش گفت اگه فردا بازی دراورد بتونم زود طلاقش بدم! هر کی کم میندازه بدون این طرز فکرشه
«زندگی مینیمالیستی» یعنی بازگشت به سادگی، به اصلِ آنچه واقعاً مهم است. یعنی فهمیدن اینکه شادی در داشتن چیزهای بیشتر نیست، بلکه در داشتن چیزهای درست است. وقتی مینیمال زندگی میکنی، ذهنت سبکتر میشود. دیگر لباسهایی که سالهاست نپوشیدهای ذهنت را شلوغ نمیکنند. دیگر اشیای بیاستفاده در گوشهی خانه یادآور گذشتهای نیستند که رهایش نکردهای. تو یاد میگیری که آنچه ارزش نگهداشتن دارد، عشق است، آرامش است، لحظهای با چای گرم و آفتاب روی پنجره🌾 اگه دوست داری به جمع مینیمالیست ها ملحق بشی بهم بگو تا لینک تاپیک رو بهت بدم 🥰