من شنیدم کنار قبرشون که بری میان پیشت .
ولی در کل از احوالات ما با خبر هستن . و میگن براساس خوب یا بد بودنشون بد ترین آدم ها پنجشنبه اجازه دارن بیان این دنیا .
مادر خودم ی موضوعی اذیتش میکرد یک صبح رفته بود سر قبر پدرش گریه کرده بود . ما خبر نداشتیم شبش من خواب پدر بزرگم دیدم که نگران مامانم بود . صبح که تعریف کردم مامانم گفت رفتم سر قبر پدربزرگت درد و دل کردم