2777
2789
عنوان

مهمونی خونه مادرشوهر تنهام

333 بازدید | 7 پست

از صبح اومدیم کلی کار کردم الانم کمک دادم ظرف شستیم بعد شوهرم موقع ظرف شستن اومد گفت بچه ها رفتن تو حیاط منم زدمشون چون لباسشون کم بود منم ناراحت شدم برای چی جلو پسر عمه هاش بچه من رو زده الان اومدم تو حیاط پیش بچه هام نشستم این خولی نزدیکشون نشه همع تو خونه جمع هستن دیوث نیومده ببینه من اصلا کجام جگرم داره میسوزه

 عصبی شدی و الان شما یه چیزی میگی‌بعد هم یه دعوای بزرگ میشه سعی کندکنترل کنی خودتو خونه رفتی حرف بزن باهاش 

  هواي نبودنت داره خفه ام ميكنه بابايى  لطفا براي باباي آسمونيم صلوات بفرستين🖤خداي من شكر 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

الان خودتو نگیر برو داخل بچه هارم ببر. همه متوجه میشن خوب نیست. بعدا تو آرامش بگو این مهمونیا برای من سخته به این دلایل و این که تو عوض همکاری و کمک بچه رم میزنی من نمیام دیگه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز